در هجرت رازی است که جز به تجربه مکشوف نخواهد شد. آنان که به سان کوه استوار گردیدند و ارادهای چون فولاد را دارا شدند، گویا به گوهر نهفته در صدف هجرت، دست یافتند... «ادامه مطلب».....
هجرت چیست و مهاجر کیست؟
بلندمرتبهترین مخلوق خداوند، رسول اعظم، حضرت محمد(ص) نیز همراه اصحاب و خانواده و اهل و عیال خویش به جهت ایستادن در برابر ظلم و بیداد و مبارزه با جور و ستم و جاهلیت و برپانمودن عدل و داد، به غربت و هجرتی بزرگ تن داد تا مانند پیامبر و اولیای پیش از خود، نوح و موسی و عیسی و ابراهیم و ...، آدمیان را به کنه حقیقت هجرت، متوجه نماید.
بیگمان پیشوایان رحمت و ائمه صاحب فضل و حکمت و عصمت نیز با عمل به سیرهِ پیامبر اعظم(ص)، همواره برای آزادگان و حقطلبان جهان، چراغهای هدایت و الگوهای جاویدان عزت و رستگاری خواهند بود. از امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب تا حسینبن علی، بزرگ حماسهآفرین عرصهِ ایثار و انسانیت و مهاجر دشت بلا و احیاکنندهِ دین رسول خدا، و از او تا علیبن موسیالرضا، شمسالشموس و مسافر سرزمین طوس و از ایشان تا صاحبالعصر و الزمان و سلطان کون و مکان و خلاصهِ اولیا و پیغمبران و بزرگ-هجرت-پیشۀ قرنها و اعصار و دوران، حضرت حجه بن الحسن العسکری(عج)، همه و همه در راستای بیداری و توجه آدمی به ذات بیبدیل هجرت، کوشش وافری داشتهاند.
آری! هجرت، همان کوچ از «من» به «خدا» و عروج از «تن» به «ماسوا» و مهاجر، همان تائبِ عابدِ حامدی که در زمرۀ «سائحون» است و پیوسته در حال توجه و ذکر و رکوع و سجود و آمر به همه معروفها و ناهی از تمامی منکرات است. و تمام همّ و غم وی حفاظت از حدود الهی و عمل بر مبنای حجت شرعی می باشد. همان کسی که خداوند بر او بشارتهای گوناگون داده است. (ر.ک: آیهِ 112 سورهِ توبه)
او «سائح» است؛ یعنی برنامههای خودسازیاش در پرتو عبادت، به یک محیط محدود خلاصه نمیشود و به افق خاصی تعلق ندارد، بلکه همه جا را کانون عبادت پروردگار و خودسازی و تربیت برای خویش میبیند و هر کجا درسی در این راستا باشد، خواهان آن است.
سائح - از ماده «سیح» و «سیاحت» به معنای جریان و استمرار - روزهداری است که موجودیت و وجودیتش به صیام رفته و با سیر و گردش در روی زمین و مشاهدهِ آثار عظمت خداوندی و نگریستن در جوامع بشری و آشنایی با دانشهای اقوام و سیر عقل و فکر در مسائل گوناگون جهان هستی و عبرتگیری از تاریخ و شناخت عوامل سعادت و پیروزی و اسباب شکست و ناکامی، پای در والاترین و زیباترین مرتبهِ سیاحت و هجرت یعنی سیر و حرکت به سوی میدان جهاد و مبارزه با دشمن نهاده است. او، سرباز تا دندان مسلح سپاه ایمان است، چه در جهاد اکبر (مبارزه با نفس) و چه در جهاد اصغر (جنگ و دفاع)
تاریخ، گواه این مدعاست. بیگمان آنان که حصر آبادان، خرمشهر و ... را شکستند، پیشتر، تمامی حصرهای مادی را خرد و ویران کردند و به فتح قلهِ بلندی و بیافول معرفت و یقین دست یافتند. آری! حماسهسازان عملیات ثامنالائمه، چونان پیشوای راستین خود، علیبن موسیالرضا(ع)، تاریکی شب را به سحر میرسانیدند و به استقبال صبح میرفتند:
به امام رضا(ع) گفته شد: چگونه صبح کردید؟
فرمود: صبح کردم، همراه با زمانی کوتاه و کاری ثبت شده، در حالیکه قلاده مرگ به گردن، و آتش (دوزخ) پشت سر ما است و نمیدانیم که با ما چه میکنند؟ (بحار، ج 75، ص 339)
قلب ایشان، به شوق لقای محبوب ازلی، در قفس سینه میتپید. آنها تا دل از غیر نمیکندند و خویش را نمیشکستند و به هجرتی عظیم تن نمیدادند، هرگز فاتحانی بیبدیل نمیشدند و در زمرهِ راستقامتان تاریخ قرار نمیگرفتند:
- عزیزان من! دنیا و مال دنیا به هیچ کس وفا نکرده و نمیکند، اگر دنیا وفادار بود، پیامبر اسلام از ما سزاوارتر بود، اگر دنیا وفادار بود، چهارده معصوم(ع) از ما سزاوارتر به این مقام بودند، اما میبینید که به همهِ آنها جفا کرده و شما مواظب باشید که بازی نخورید، و او را رها کنید، قبل از آن که ما را پای حساب بیاورند. (محمداسماعیل فضلعلی)
- همیشه به یک چیز فکر کنید، خدا و رضایت او را در هر عملی، سخنی، شنیدنی، دیدنی و بالاخره هر ذهنیتی و عینیتی که در اندیشه وجودتان احساس میکنید، در نظر بگیرید. تقوی را فراموش نکنید. من اگر از تقوی نصیبی نبردهام، اما افراد باتقوی را دیدهام که چگونه محبوب خدایند. (فتحالله هندیانی)
- دنیا برای دنیاپرستان تمام میشود. اما زندگی جاویدان برای آنهایی است که در رابطه آخرت کار میکنند. (سید محمدرضا دستواره)
- با دلهای حقپذیر، دیدار سعادتبخش حضرت مهدی(عج) را آرزو میکنیم و برای انجام هدف بزرگ و الهی، انتظار میکشیم. برای اصلاح خویش و جامعهِ انسانها تلاش میکنیم. با باطل و ستم مبارزه مینماییم. به این ترتیب مقدمات ظهور و پیروزیش را فراهم میسازیم. (محمدجواد آلاسحاق)
- ما هیچ چارهای جز جنگ و جهاد در راه خدا، که به آن سفارش شده، نداریم. اگر تمام درها بسته باشد، این در به روی بهشت باز است. و این در، جهاد است. ما هیچ چارهای جز اینکه در راه خدا بجنگیم [نداریم]، فی سبیلالله، نه به خاطر پول و ثروت و نه زن و شرافت و هوای نفس و مکنت و جاه و مقام. ما باید فقط در راه خدا بجنگیم. (حاج محمدابراهیم همت) و...
در قرآن کریم آمده است: وَمَنْ یُهَاجِرْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یَجِدْ فِی الْأَرْضِ مُرَاغَمًا کَثِیرًا وَسَعَةً وَمَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا ﴿نساء/۱۰۰﴾ و هر که در راه خدا هجرت کند در زمین اقامتگاه هاى فراوان و گشایشها خواهد یافت و هر کس [به قصد] مهاجرت در راه رضایت خدا و پیامبر او از خانه اش به درآید سپس مرگش در رسد پاداش او قطعا بر خداست و خدا آمرزنده مهربان است.
و اما رسول خاتم و پیامبر اعظم(ص) در کلامی بلند و آسمانی، مجاهد حقیقی و متقی و پیشهکنندهِ ورع دینی را مهاجر معرفی کرده، میفرمایند: «مهاجر آن است که از هرچه خدا نهی کرده دوری کند» (نهجالفصاحه/3092) و در بیانی دیگر با اشاره به ویژگی پاککنندگی هجرت، تأکید میکنند: «آیا نمیدانی که اسلام، آنچه را پیش از آن بوده محو میکند و هجرت آنچه را پیش از آن رخ داده از میان میبرد؟» (نهجالفصاحه/535)
در حقیقت، آنها که عزم درستی و راستی نمودند، با زِره علم و فهم و تفکر، و شمشیر برهان و یقین، به کارزار جهاد، هجرت کردند و جان خویش را در بازار عاشقی و سبکبالی به بهای قرب و شهود فروختند: «شهید، جانش را فروخته و در مقابل آن، بهشت و رضای الهی را گرفته است که بالاترین دستاوردهاست. به شهادت در راه خدا، از این منظر نگاه کنیم. شهادت، مرگ انسانهای زیرک و هوشیار است که نمیگذارند این جان، مفت از دستشان برود و در مقابل، چیزی عایدشان نشود. این جان سرمایهِ اصلی ماست. مردن و شهادت، پیری و جوانی نمیفهمد. بسیاری هستند که در راه خدا هم کشته نمیشوند؛ اما در جوانی میمیرند. چه قدر جوانان هستند که میمیرند و در حقیقت، جانشان از دست رفته است. اگر در راه خدا حرکت نکنند، اگر مسیر آنها الهی نباشد و مرگشان در راه خدا و هجرت و جهاد فیسبیلالله نباشد، متاع عمر، که بسیار عزیز است از دستشان خواهد رفت و در مقابلش، چیزی عایدشان نمیشود.» (بیانات مقام معظم رهبری، مورخ 25/5/68)
آری! مهاجران کوی جهاد، چه در هنگامهِ جنگ و دفاع و نبرد و چه در وقت رهیدن از بند نفس اماره، آنانند که چشمهای دل را به سوی آن خالق بیهمتا میدوزند و گرد شمع وجود محبوب خویش میسوزند و مغروق عنایات باریتعالی میگردند و ابواب برکات بر خلق خدا: «نزدیک شدن به خدا، توجه پیدا کردن به خدا، باورکردن رحمت و فضل خدا، به زبان صادقانه با خدا سخن گفتن، کنارگذاشتن دنیا و زخارف دنیا و مادیات و ارزشهای آن که اطراف ما مثل پیله کرم ابریشم میتند تا آن نفس ملکوتی را از بین ببرد و خفه کند. اصل، اینهاست.
وقتی که انسان با دلی پاک و روحی تائب با خدای متعال روبرو شد، حقیقتاً به خدا هجرت کرد، حقیقتاً در مقابل پروردگار عالم تضرع کرد، آن وقت ابواب برکات هم باز میشود» (بیانات مقام معظم رهبری، مورخ 16/2/71)
لینک کوتاه این مطلب:
http://yon.ir/4QNG8