آثار و نوشته‌های محمدمهدی مقدم

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «داستان» ثبت شده است

پیف پیف!

پیف پیف

نداشتن ها، انسان آزاده و بلندنظر را به تلاش بیشتر و در عین حال، تایید منصفانۀ زیبایی ها و درستی ها وا می دارد و موجود پست و تنگ نظر را به حسادت و تخریب و تحریف!... «ادامه مطلب»...

محمدمهدی مقدم

رسوایی

 شبهه پراکنی

ریختن آبروی مومن برابر با ریختن خون اوست؛ همه مردم در برابر آبروی مومن مسئولند و دفاع از آبرو و حیثیت او، واجب است.... «ادامه مطلب»...

۵ نظر

آبشخور ریشه ها را جستجو کن

آبشخور ریشه ها را جستجو کن

وقتی نوجوان بودم، خانواده ام تصمیم گرفتند تا برای ساخت خانه ای جدید، یک مِلک قدیمی را بخرند و خانه کلنگی اش را تخریب و ساختمان جدیدی بنا کنند... «ادامه مطلب»...

۱۳ نظر
محمدمهدی مقدم

سارا که باشی دارا خودش می آید

سارا که باشی دارا خودش می آید

می گویند «سارا که باشی دارا خودش می آید»؛ عده ای هم می گویند «دارا که باشی سارا خودش می آید» اما... «ادامه مطلب»...

۱۶ نظر
محمدمهدی مقدم

وقتی مضطر می شوی، رضا راضی ات می کند...

آمدم ای شاه پناهم بده

این یک ماجرای واقعی است که هر دلی را منقلب می کند... «ادامه مطلب»...

۱۱ نظر
محمدمهدی مقدم