آیا سِحر و جادو واقعیت دارد؟ برای رهایی از آن چه باید کرد؟... «ادامه مطلب»...
نگین انگشتری رسالت، بعثت یافت تا چشم انسانی که در اثر جهل یا عناد، سر در آخور طبیعت دارد را به حقایق عالم باز نماید و او را در کوهسار کمال و استقامت در میان راه مقدس تربیت و غار عبادت و خلوت و تدبر قرار دهد و به کسب معرفت نابتر وادارد و از منجلاب نفسانیت و فرو رفتن در مادیت و شقاوت، بیرون بکشد و بر قامتش ردای نورانی عبودیت و سعادت و قرب احدیت بپوشاند... «ادامه مطلب»...
باور کنید اصلا تعجبی ندارد که آدمی، دشمن ترین دشمنها نسبت به نفس خویش یا عزیزترین افراد دوروبرش باشد!... «ادامه مطلب»...
بخشش هر کس به اندازه عشق اوست؛ بخشنده ها عاشق اند و عاشق، هیچ چیز را برای خودش نمی خواهد، بلکه بهترین چیزها و والاترین جایگاهها را برای معشوق، محبوب و مطلوبش طلب می کند و آرزومند دیدنِ دوست داشتنی اش در عالی ترین مرتبه وجودی آن است و برای تحقق این آرمان مقدس، همه همت و تلاشش را بکار می بندد... «ادامه مطلب»...
تا خضوع عابدانه را در طریقتی عاشقانه تجربه نکنی، توفیق حیاتی ریشه دار نخواهی داشت... تا سبز نگردی، آتش نمی گیری... «ادامه مطلب»...
چشم، دریچه دل و اندیشه انسان است، اگر چگونه نگریستن را یاد بگیریم و چگونه دیدن را تجربه کنیم، چشم، چشمه امید و ایمان می شود و نگاه ما، عبادت و سبب رشد و تکامل خواهد شد، و اگر آن را رها کنیم، زیانهای متعددی متوجه انسان خواهد شد، و به گناهان ناخواسته ای دچار خواهد شد، مگر فاصله نگاه تا گناه چه قدر است؟ از نگاه تا گناه، به فاصله یک پلک!... «ادامه مطلب»...
جمعه باشد، بهار باشد، هوا بارانی هم باشد، بارانی که پیوسته و نرم بیاید و با ملودی مستی فزای بارشش هوائی ترت کند، فقط کافیست دل داشته باشی، تا پُر شود از هوای دلتنگی... «ادامه مطلب»...