گاهی فکر میکنم چرا دلم نمیلرزد؟ چرا وقتی حقیقت در برابرم قد میکشد، من بیتفاوت میایستم؟... «ادامه مطلب»...
گاهی فکر میکنم چرا دلم نمیلرزد؟ چرا وقتی حقیقت در برابرم قد میکشد، من بیتفاوت میایستم؟... «ادامه مطلب»...
دیر و دور نیست راهی که سعادت دو دنیای تو را کافیست. غریب و بعید نیست گدار گرانقدری که گذار از خواب و خامی به نو شدن و بالغ و کامل رسیدن را در حرکتی عظیم و هجرتی عزیز برایت به ارمغان میآورد. مهجور نیست راه پر نوری که پردههای دیجور را شکافته و رجبهرج، قالی متعالی ایمان و عمل پاک را در پندار و گفتار و کردار تو بافته و ابدیتت را در قرب و شهود حق و حقیقت رقم میزند... «ادامه مطلب»...
راه حق را باید رفت؛ راهی که برای پیمودنش خلق شده ایم. این راه مقدس که آفرینشمان را دلیل بوده است؛ آن هم با شاخص قرار دادن حقیقت و بدون حتی ذره ای نفسانیت و انحراف. ما باید این راهِ منتهی به دامانِ پُر مهرِ آفریدگارمان را با قدرت طی کنیم؛ حتی به تنهایی... «ادامه مطلب»...
چرا ما تلویزیون دیدن را بیشتر از با هم صحبت کردن می پسندیم؟! چرا کانال گردی و کارهای سطحی را به کار مفید و اثرگذار ترجیح می دهیم؟! چرا فاصله هایمان برای خدمت یا محبت به یکدیگر هر روز بیشتر از دیروز می شود؟! تنها یک پاسخ دارد، چون... «ادامه مطلب»...
همرنگ شدن خوب است یا انگشت نما بودن؟ چه وقت باید به رنگ جماعت در آمد و چه زمانی باید از پیمودن راه جمع، اجتناب کرد؟... «ادامه مطلب»...
مجنون شدن را لیلایی باید و شیرین بودن را فرهادی شاید... «ادامه مطلب»...
وقتی پای در جاده آرمانهای ناب و اعتقادهای راسخ الهی نهادی... «ادامه مطلب»...