اگر شهید نشویم، می میریم! تلف می شویم! نیست و نابود و پوچ و بی ارزش می گردیم!!... «ادامه مطلب»...
شهادتـــــــــ
اگر زنجیر قیود نفسانی را نگسلیم، زیستن در سرسرای آزادی عبودیت و آزادگی انسانیت را تجربه نخواهیم کرد؛ اگر به رهایی تعالی بخش در باغ هماره سرسبز عبادت خالصانه نرسیم، آدمیت در ما ریشه نمی دواند؛ اگر آدم نشویم، حیوانیم؛ اگر به حیوانیتمان خو بگیریم هیچگاه به کمال انسانی و درک مقام شهود و شهادت نخواهیم رسید؛ و اگر شهید نشویم، می میریم! تلف می شویم! نیست و نابود و پوچ و بی ارزش می گردیم!!
شاهدان روی یار، سکنی گزینان کوی دلدار و یاوران و همراهان همیشگی خداوندگارند.
وادی شهود، وادی تسلیم است و تسلیم، یعنی عبد بی چون و چرای معبود بودن؛ تسلیم یعنی سرسپردگی بی کم و کاست و دلسپردگی صادقانه و راست؛ تسلیم یعنی نفی نفس خویش و اثبات عملی عبودیت خویشتن؛ تسلیم یعنی قدم نهادن در مسیری که واو به واوش بر مبنای حجت شرعی است و در آن، از لحظه ای غفلت عامدانه و ذره ای عصیان مصرانه خبری نیست؛ تسلیم یعنی زندگی بر مبنای آموزه های حیاتبخش اسلام ناب محمدی(ص)؛ تسلیم یعنی سربازی دین خدا و یاری و نصرت همه جانبۀ حق و حقیقت، و دشمنی مدام و همارۀ باطل و طاغوت و نفاق و شرک و جهالت و نفسانیت...
آری! آنگاه که کمر به نصرت خدا ببندیم، خدا نیز نصرتمان می بخشد و امدادمان می کند. تنها با یاری همیشگی خالق هستی بخش است که می توان از یاوری همیشگی اش سود برد
«إن تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم»
ما پیروزیم اگر نصرت خدا را با همراهی های بی وقفه خود داشته باشیم، و نصرت خالق را نخواهیم داشت مگر با نصرت نمودن خداوندی که هماره پیروز است و خداباوران را یاوری حکیم و بخشنده و مهربان.
کدام سرکش عصیانگری، پیروز است؟! کدام حسود خسیس مغرور تمامیت خواه مانده در حجاب نفس و نفوس، پیروز است؟! کدام نان به نرخ روز خور إبنالوقت و دغلباز منافقی، پیروز است؟! کدام متعصب مقدسمآب خشکمغزی، پیروز است؟! کدام حرام خوار پول پرست مصرف گرای دنیا دوستی، پیروز است؟! کدام چشمچران اهل مراوده و بگو و بخند با نامحرم، پیروز است؟! کدام سیاستباز دیانتگریز بیدردی پیروز است؟! کدام مانده در ظواهر سکوتمحور و شعائر سکونآفرین، پیروز است؟! کدام حرام کنندۀ حلالها و حلال کنندۀ حرامها، پیروز است؟! کدام خائن ریاکار دروغگوی غیبتکن بهتانزن بیادب گستاخ ناسپاس کینهتوز فتنهگری، پیروز است؟!...
کدام پیروزی؟! کدام سرافرازی و سعادت؟! از کدامین انتصار و انتظار، سخن بگوییم وقتی همچنان سر در آخور طبیعت داریم!!
دلی که هر روزش به عشق ثروت و قدرت و شهوت و... می تپد، با هزاران بار حسین حسین گفتن، حسینی نمی شود؛ دلی که اشتیاقش دنیاست، به چراغ اشواق درک حقیقت عالم، روشن نمی گردد؛ دلی که شکست خورده ابلیس و تسلیم نفس و نفوس است، طعم شیرین پیروزی قرب و شهود و شهادت را نخواهد چشید...
شهادت نور است و شهید شمع محفل بشریت؛ شهادت، هنر آنهاست که قدرت «نه» گفتن به هرچه غیر الهیست دارند؛ شهادت خورشید پر فروغی است که هیچگاه زوال و غروب را تجربه نخواهد کرد؛ شهادت ثمرۀ مقدس مبارزه مقدس آنهاست که در راه مقدس رسیدن به هدف مقدس خویش، از سیم خاردارهای رذایل اخلاقی خود عبور کرده و مین های وساوس شیطانی و نفسانی را خنثی نموده اند؛ شهادت همنشینی با ملکوتیان است که برای اهالی خلوت و اشک و سوز و صفا مقدر گردیده؛ شهادت، فتح قله پایمردی و ایثار است توسط شهیدان دل از اغیار بریده؛ شهادت آرمیدن در آغوش حق است با حرکت در سبیل حقیقت؛ شهادت چشیدن خنکای وصال و کمال است در معرکه آتشین قتال باطل؛ شهادت نسیم دلکش قربت است در انتهای دردخیز غربت؛ شهادت گذار از نفسانیت است و شهید، الگوی دست یافتنی عبودیت؛ شهادت براق عرش پیمای شهادت طلبانی است که پیش از شهید شدن، شهید شده اند و قبل از شهیدپرکشیدن، شهید، راه رفته اند و نفس کشیده اند و زیسته اند...
تا شهید نشویم، شهید نخواهیم شد؛ تا حیاتمان رنگ و بوی پیروزمندانه به خود نگیرد، پیروزی الهی را تجربه نخواهیم کرد؛ تا شهید زندگی نکنیم، شهید نمی میریم...
تنها آنها که شهد شیرین شهود و شهادت در ثانیه های عمرشان جاریست، کام جان را به عسل مصفای شهید شدن در راه خدا، حلاوت خواهند بخشید؛ تنها راه پیروزی، در شهید شدن است؛ چه شهیدی که در دنیا قدم بر میدارد و دلش مأوای عرشیان است، چه شهیدی که «عند ربهم یرزقون» است و ناظر و حاضر در میانه زمین و زمینیان...
ما پیروزیم اگر شهید شویم؛ ما پیروزیم اگر به مسلک شهیدان راه حق درآییم؛ ما پیروزیم اگر شهیدان راستین را الگو و اسوۀ حقیقی خویش قرار دهیم؛ ما پیروزیم اگر در مسیر پیمودن راه شهدا، کم نیاوریم و استقامت پیشه کنیم؛ ما پیروزیم اگر چونان شهیدان حقیقت طلب، در راه احقاق حق و مقابله با طاغوت و ظلم و بی عدالتی و نفاق و دروغ و جهل و انحراف و عوام فریبی و کاستی ها و...، بر سکوی سیاه سکوت و سکون تکیه ندهیم و دل به سپیدی و روشنائی حرکت و عمل بر مدار حجت شرعی و تکالیف الهی ببندیم؛ ما پیروزیم اگر نفس را در کلاس تربیت به قربانگاه تهذیب ببریم و عبد خالص و مخلص آن نصرت دهندۀ هماره پیروز شویم؛ ما پیروزیم اگر راست بگوییم، راست برویم و بر مبنای راستی و درستی زندگی و بندگی کنیم؛ که راستان رستند و به مقام عظمای شهادت رسیدند.
شهیدان، پیروزند، چه کشته شوند و چه بکشند، چه در رختخواب، چشم از دنیا فروبندند و چه در میانۀ کارزار کار و جهاد مجدانۀ اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و...، چه در آشپزخانه مشغول پخت و پز باشند و چه در مکتب و مدرسه، مشغول تحصیل علم؛ چه در سنگر انسان سازی باشند و چه در جبهه دفاع از حقوق انسانی و تولید مایحتاج انسانها؛ چه مرد باشند و چه زن، چه پیر و چه جوان، چه خانه نشین و چه در اوج توان، چه عاشق و چه معشوق، چه طالب و چه مطلوب، چه رئیس و چه مرئوس، چه مربی و چه متربی، چه کارگزار و چه کارگر و کارمند، چه...؛ همینکه شهیدگونه فرصت های بی بازگشت حیات را تا ممات، خرج کسب معرفت، التزام به اصول عبودیت، و تلاش بی وقفه در مسیر خدمت و محبت صادقانه و خالصانه و عاشقانه و عابدانه و عارفانه در راه خالق و معبود و معشوق ازلی و ابدی خویش بنمایند، شهیدند و پیروز.
شهیدان را شهیدان می شناسند...
شهیدگونه شو تا شهیدان را بشناسی و به شهادت برسی؛ شهیدان راست قامتان همیشه تاریخ اند؛ شهیدان، همیشه زنده اند و انسانها بدون نوشیدن از جام شهادت، مردگانی متحرک اند؛ موجوداتی که در حصار خودخواهی خویش اسیرند و از حصن حصین خداخواهی، فقیرند و در پوچی و نیستی، مغروق و مدفون هستند...
زمان در ایستگاه شهادت ایستاده است تا ما خود را به قطار شهود و کاروان از اغیارگذشتگان برسانیم؛ زمان ایستاده است تا ما به حرکت درآئیم و از پویایی و پاکی سرشار شویم؛ زمان ایستاده است تا ما جاماندگان و کشتی شکستگان طوفان ابتلائات و امتحانات، خود را به کشتی نجات حسین(ع) برسانیم و به سلک حقیقی حسینیان درآئیم؛ زمان ایستاده است تا ما خود را به قافله عاشورائیان، لشکر خوبان، سپاه منجی انسان، مولانا صاحب العصر و الزمان(عج) برسانیم؛ زمان ایستاده است تا ما بر نفس خویش بایستیم و در نفسانیاتمان ایست نکنیم؛ زمان ایستاده است، تا دیر نشده شهید شویم....
اللهم الرزقنی عاش شهیدا و مات شهیدا
اللهم الرزقنی توفیق الشهاده فی سبیلک و فی رکاب ولیک مولانا أباصالح المهدی(عج)
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی شَفَاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَیْنِ الَّذِینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ علیه السلام
لینک این مطلب:
https://rahemoghaddas.blog.ir/post/275