این سروده را در ادامه مشاهده بفرمایید...
لیله قدر، لیله جُهَنی هاست که سالی را به جِدّ و جهد در راه مقدس دوست، سپری می نمایند و فکر و عمل را به آنچه خاطرخواه اوست می سپارند و در سر، هوای یار دارند و در دل، وفای دلدار... ادامه مطلب...
حجابِ فاصله برگیر و دلربایی کن که این سرمازده، سخت محتاج آغوش گرمابخش معرفتافزای توست... «ادامه مطلب»...
محبت، شاهبیت غزل عاشقانه خلقت و مثنوی عارفانه آفرینش است. محبت، تابش خورشید صمدیت و رحمانیت ربّ رحیم بر دلهای نیازمند و تاریک مربوبین است. محبت، تحفه مقدس خداوند علیِ عالیِ اَعلی بر عالمِ امکان است. بی محبت، نه بهاری در باغ عبودیت رُخ می نمایاند و نه برگ و باری بر اشجار انسانیت می نشیند، چرا که ادب بندگی و آداب زندگی، میوه درخت تربیت است و محبت، آب حیاتِ شجرۀ طیبۀ انسان سازی... «ادامه مطلب»...
دلتنگ که می شوی، طبیب می طلبی، حبیب می خواهی، امن یجیب می خوانی، بلکه قدری آرام شوی، اما نمی شود که نمی شود... «ادامه مطلب»...