یا محمد ص

محمد(ص)، اصل و فرع عبودیت است، محمد را زندگی باید کرد تا از نفسانیت به در آمده و به اوج بندگی رسید؛ محمد، آینه تمام نمای خدای احد و واحد، و تسلیم محض حق و حقیقت است؛ محمد را هرچه شبیه تر شویم، بیشتر همرنگ حقیقت شده و خدایی تر می گردیم... «ادامه مطلب»...

 

 

محمد را زندگی باید کرد

 

تمامِ جهان، بستگى به تو دارد؛ چشم که باز کردی صبح شد؛ لبخند زدی و ظلمت، حسابِ کار دستش آمد؛ تابیدی و بخیر شد عاقبتِ عاشقانت یا محمد(ص)!

دل، بهانه ای میخواست برای زیستن، برای تجربه یک حیات عارفانه و تعالی بخش، برای یادآوریِ چرا و چگونه زندگی کردن، که ناگهان «ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد؛ دل رمیده ما را انیس و مونس شد، نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت؛ به غمزه، مسأله آموز صد مدرس شد»...

تو در خلوت دلها رخنه کردی و چایِ رؤیائیِ حضورِ مقدّست دَم کشید و روحها را مهمان رحمت و مهربانی خویش کرد. یگانه دارایی عالم، عشق توست و با دوستی تو، تنهاییِ غُربا به حبلُ المتینِ همدلی و همراهی پاک و کمال آفرین بدل گردید.

 

خوشبختی یعنی داشتن چیزی که دوستش داری؛ یعنی مشتاق کسی بودن که حالت را خوب و احوالت را مطلوب می کند؛ خوشبختی یعنی کنار گذاشتن زندگانیِ منهای تو؛ یعنی پرت کردن حواس ذهن و دل از هر چه غیر تو؛ حوشبختی یعنی شش‌دانگ فکر و فعل را به دوستیِ عملیِ تو معطوف کردن.

خوشبختی برای من یعنی تو که هیچگاه نه تکرار میشوی و نه تکراری؛ خوشبختی برای من یعنی همینکه دارمت، احساس و لمست می کنم، می بویمت و روح بلند آرامبخشت را در آغوش می گیرم. خوشبختی برای من یعنی در سوگ و سرور، سر می چرخانم و تو را می بینم که تمام قد کنارم ایستاده ای و پشتم را به عنایت و نصرت پایان ناپذیرت گرم می کنی.

 

«دوستت دارم» هدیه ایست که خودِ تو به من داده ای، هدیه ای که هر قلبی فهم دریافتش را ندارد، قیمتی دارد که هر کسی را توان پرداختش نیست؛ خوانِ کَرَمی که هر دلی به ضیافت قدسی اش راه نیابد مگر به لطف و محبت خودت ای پیامبر عشق و رحمت.

من میگویم دوستت دارم! آری، دوستت دارم ای دوست داشتنی ترین خلقت خدا؛ تو که سینه ام را لایق حضور منور خویش نمودی و با قدومت بر عیارم افزودی و این خاک ناچیز را به معدنی زرخیز تبدیل کردی.

 

زندگی یعنی تویی که همزاد عشق هستی و لحظه‌هایی که با عطر بهشتی تو میگـذرد؛ زندگی همینجاست، دُرست، کنار تو، هَمینجا که زیر سقف بلند آسمان آبی هدایت، همزمان با ریتم نفسهاى روحبخش تو نفس میکشم.

تو همان نیاز مقدس من هستی؛ و من نیازمندم که دستانم، دائم گم در دستانت باشد؛ نیازمندم روحم به بوی عطر تو عادت داشته باشد؛ نیازمندم فقط اهلی و عاشق تو باشم و در تو حقیقت هستی ام را بیابم و تولد دوباره ام را با روُیِشِ جوانه های محبت و معرفت تو در کالبد نهادم، جشن بگیرم.

تو هوای منی، بی تو نفس، ادعاست! تو اکسیژن خالصی هستی که آسمانِ پر دود و غبار شهر قلبم را از وضعیت هشدار خارج می کنی و از هر آلاینده ای پاک و مبرا می سازی؛ تو صبح زیبای بهارانی که غروب دلگیرِ روانِ خزان زده ام را با دَمِ مسیحائی‌ات به امیدواری و حرکت و تحولِ مثبت پیوند می زنی؛ خدا را شکر که در قسمتِ من هم نوشته است، روزهایی را که با یاد انرژی‌بخش و نَفَسِ گرمِ تو آغاز می شود، محمدم!

 

ای سَروَرِ رسولان و تجلی رحمت واسعۀ خداوند رحمان؛ عطر کلام الهی ات خورشید را مُسَخّرِ خویش می سازد و من و امثال من را به لطف درخشش مهتاب کلمات ظلمت‌شکنت از چاه سیاه گمراهی و انحراف بیرون کشیده و فاتح قله روشناییِ پرنور شوندۀ هدایت و سعادت می سازد؛ بیگمان، قصۀ سلوک در سُلکِ تو، شنیدنی ترین حکایت شیرینی است که میتواند راهگشای هر آزادۀ حقیقت طلبی باشد.

شمیم دلکش تو هماره جاریست، تنها باید عمیق نفس کشید تا تو را به درستی استنشاق کرد؛ باید تو را عمیق نَفَس کشید تا به معجزه عشقِ انسان‌سازت ایمان آورد؛ باید تو را عمیق نفس کشید تا فهمید، عجب صفایی دارد هوایت یا محمد!

 

مـحبت اگر گل است، تو گلستانی؛ محبت اگر شکوفه است، تو باغ میوه های رنگارنگی؛ محبت اگر گلاب است تو دریای معطری؛ محبت اگر استمرار عشق است، تو قلب و ریشه عاشقانه های جاودانه ای؛ محبت اگر حقیقتِ صداقت است، تو خودِ حقِّ صادقی؛ محبت اگر حمد است، تو محمدی!

من تا ابد ترانه زیبای محبتت را در زیر تابش بی افولِ آفتابِ عشق تو می خوانم؛ تو که با آمدنت به بازۀ بستۀ زندگی ام، بازۀ باز حیات برتر را برایم تعریف کردی؛ حیاتی که به من آموخت، هرگز فراموش نشدن، چه حالی دارد؛ حیاتی که به من یاد داد درخت دوستی کاشتن و نهال دشمنی برچیدن چه حسی دارد؛ حیاتی که طرحی نو از آئین نوین و آخرین تو را سرلوحه پندار و گفتار و کردارم نمود.

 

فدای نوای ربّانی و لبخندهای آسمانی ات، مرا به تبسم دلربا و سخنان گیرایت مهمان کن؛ ایمان دارم، برایم که بخندی و حرف بزنی، لعلِ لبها و چشم های پر مِهرت که هیچ، زمین و آسمان هم زیبا میشود.

رَبِّ سرمدی و طبیب ازلی و ابدی، لبخند تو را برای انسان تجویز کرده است؛ لبخند رضایت تو را مایۀ لبخند خشنودی خویش، و غم و اندوه تو را سبب خشم و غضب خود شمرده است؛ من، بیمار خنده های توأم، یک نفس بخند؛ در کلاس سازندگی، تهذیب و تزکیه ات، توفیق شاگردی ام ببخش ای استاد کامل انبیا و اوصیا؛ مرا مریضِ راضی نمودن خودت کن و در درمانگاه تَرکِ رذایل و زشتیها، بیمارِ شفایافتۀ طبابتِ حکیمانه ات نما.

 

شکایت به خدایت می برم از رنج جانکاه فقدانت ای رحمة للعالمین؛ شکایت به پروردگارت میبرم که قرنهاست از رحمت حضور تو و تنها باقیماندۀ معصومت حجة ابن الحسن العسکری(عج)، محزون و محرومیم. اما با اینهمه، ارزش و اعتبار تو در پیش دلم تنها به حضور جسمانی ات نیست، تو در عمق جانم رخنه کرده ای، من از فاصله های زمانی و مکانی هراسی ندارم.

 

مطمئنم، تو دوستدار انسانهایی، و آدمیان، عزیزِ دل و جانِ توأند؛ یقین دارم سعادت بشر، آرزوی قلبی و تب و تاب هر لحظه ات بوده است؛ شکی نیست که اِنس، با اُنسِ به تو بها می یابد و صاحب ارج و قرب می گردد؛ و تردیدی نمی توان داشت، که پاسخ محبت را جز به محبت نباید داد؛ پس چگونه عزیز تو باشم و تو را عزیز ندارم محمدم، رسول خوب و دوست داشتنی من! چگونه از دوست داشتن تو بگویم و عملم را با دوست داشتنی‌هایت هماهنگ ننمایم؛ چگونه از برای تو و دین تو و فرزندان معصومت، شعارهای عاشقانه سر دهم و رفتارهای هواپرستانه، ظالمانه، منافقانه، متکبرانه، کورکورانه و منحرفانه داشته باشم!

باید هماره به خاطر داشته باشم که وقتی کسی برایت عزیز شد، حتما راهی برای وقت گذاشتن برایش خواهی یافت، نه بهانه ای برای فرار و نه دروغی برای توجیه! حتما همه تلاشت را بکار میگیری که خودت را شبیه او کنی و مایۀ شادی و زینتش شوی، نه اینکه بیراهه و سستی و کاهلی و کوتاهی و حرّافی در پیش گیری و رنج یار و محنت دلدار به بار آوَری!

 

محمد(ص)، اصل و فرع عبودیت است، محمد را زندگی باید کرد تا از نفسانیت به در آمده و به اوج بندگی رسید؛ محمد، آینه تمام نمای خدای احد و واحد، و تسلیم محض حق و حقیقت است؛ محمد را هرچه شبیه تر شویم، بیشتر همرنگ حقیقت شده و خدایی تر می گردیم.

تا دیر نشده #محمدی_شویم

مهدی(عج) را رسالتی احمدی است که یارانی محمدی را انتظار می کشد...





لینک مطلب:

http://rahemoghaddas.blog.ir/post/296





برای دسترسی به فایل صوتی این متن

«کلیکـــــــــــ کنید»