مناجاتــــــــ رجــــــــبیه
خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِکَ وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلاَّ لَکَ...
جز تو ای خداوند مهربان من!
به هر که روی آورم، و به هرچه امید بندم ناامید و زیانکار خواهم بود،
چه خواهم داشت جز به اراده تو و چه چیز نصیب و سهم من از عالم است، به غیرِ آنچه تو بخواهی عزیزقلبم!
که همه چیز در دستان پر قدرت توست و برگی از درخت نمی افتد مگر به حکمت و علم بی پایانت ای حکیم بی نظیر!
دارو ندار من! ای رب کریم!
به کجا فرود آیم جز دامان پر مهرت، که بال خضوع و تواضع گشودن جز بر درگاه تو و به راه تو، تباهی محض است
به هرکه جز برای تو فروتنی نشان دهم، حقیر و نابودم
من اگرچه هیچم، اما با تو در اوج عزتم و بی تو در حضیض ذلت...
گدائی، جز به در خانه ات، حاصلش کوچکی است و آرزو داشتن جز به فضل تو، نابودکنندۀ آبادانی های زندگی و آغاز فصل قحطی و ویرانی است...
نازنینم! پروردگار احدِ واحدم!
هیچگاه ردّم نکرده ای و همواره درِ خانۀ رحمت و آرامشت به روی قلبِ مشتاقم باز بوده است
و هر گاه تمام و کمال در درگاه با کرامتت طالب خیری بوده ام و مؤدبانه ثابت قدم مانده ام، گشاده دستی نموده ای و مرا از فیض عطایت محروم نکردی
دروازه شاهراه بخشایشت را در همه حال، بر من گشوده داشتی و بهره مندی از فضل و رحمتت را بر بنده ات، آزاد و مباح نمودی
مرا در آرزوهایم وا نگذاشتی و به حال خود رها نکردی و سخاوتمندانه در مواقع گوناگونِ حیاتم، دستگیرم بوده ای
با وجود همه نافرمانی ها و گناهانم، مرا از گرمای آفتابت، طراوت بارانت، نوازش روحبخش نسیم بهارانت و نعمات و روزی های بی کران و بی پایانت، محروم نکردی
در برابر شرک ورزی ها و دشمنی های پنهان و آشکارم با تو و عصیان نسبت به آنچه مورد تأیید و رضایت تو بوده است، بردباری به خرج داده ای و مرا همواره از دریای عطوفت و صبرت بهره مند گردانیدی
هستی من! ای کریم خطاپوش و ای رحیم دستگیر!
سبک و سیاقت، نیکی در برابر بدی، و بذل محبت و هدیه زندگی در برابر ناسپاسی و سرکشی ام بوده است، و این طریقت بزرگوارانه و والای تو همواره شرمنده ام می کند ای خوب، ای خوبِ خوب، ای خوبتر از خوب....
مگذار به حال خویش رها شوم و مرا به راه مقدس راه یافتگان به درگاهت، راهبری و هدایت فرما
مولای من! منم غریب دیار و تویی غریب نواز؛ دمی به حال غریب دیار خود پرداز...
روزی ام را سعی و کوشش همواره و بی وقفه برای تحقق اوامر تعالی بخش و کمال آفرینت قرار بده
آرامشم! نگاهی کن که شیدای تو گردم؛ خرابم کن که مأوای تو گردم...
مرا در زمره کسانی قرار مده که از بی خبران و دور ماندگان ز دربار پادشاهی ازلی و ابدی ات هستند
من آن نی اَم که توانم ز تو جدا باشم؛ جدا شوم ز تو در معرض فنا باشم
به غیر سایۀ لطف تو جای دیگر هست؟؛ جدا اگر ز تو باشم، بگو کجا باشم
خدای من، مَپَسَند! ای تو زندگانی من؛ که یک نفس به فراق تو مبتلا باشم....
مرا در آغوش غفران و بخشایشت بگیر و در روز رستاخیز، از آمرزیدگانم مقرر فرما
که براى هر خیرى به تو امیدوارم و از هر شری به تو پناه می برم
ای جان و جانان من، خوب خوبان من، مهربان یزدان من!
لینک مطلب:
http://rahemoghaddas.blog.ir/post/209