حقیقت

خیلی وقتها، بسیاری از رسانه ها، افراد، گروهها، نویسنده ها، گوینده ها و... بخشی از حقیقت را از ما مخفی می نمایند و مطلب را طوری به ما عرضه می کنند که گویا هیچ چیز را پنهان ننموده اند... «ادامه مطلب»...

 

 

تخدیر حقیقت

 

دروغ یعنی پنهان کردن همه حقیقت و تخدیر یعنی پنهان نمودن بخشی از آن.

همانگونه که کارکرد مخدر، ایجاد نمودن فضایی است که فرد را نسبت به عالم واقعیت، غافل می نماید و پرده ای بر روی ذهنش می کشد تا در عالمی تخیلی، و در هپروت، زمان بگذراند؛

همانطور که با گوش سپردن به موسیقی، ذهنمان از حساب و کتاب مسائل متعدد روزمره تهی شده و خیلی وقتها از تقید به اصول، منحرف می شود؛

همان شکل که بخشهای خود خواسته ای از انداممان را در لباسها و انواع و اقسام پوشیدنی، پنهان می کنیم و آن بخشها را که تمایل داریم به مخاطبانمان عرضه می داریم؛

همان نحو که ابرها، قسمتی از چهره تابناک آفتاب را می پوشانند و ما را از تشعشعات کامل نور خورشید محروم می کنند؛

خیلی وقتها، بسیاری از رسانه ها، افراد، گروهها، نویسنده ها، گوینده ها و... بخشی از حقیقت را از ما مخفی می نمایند و مطلب را طوری به ما عرضه می کنند که گویا هیچ چیز را پنهان ننموده اند.

این یکی از شیوه های متداول در جنگ روانی است که در طول تاریخ، تنها با شناسایی یک خلاء بزرگ به عنوان "جهل"، طراحان پروژه تخدیر را در ایجاد انحرافات فکری و عملی مدنظرشان در گستره جامعه هدف، به خواسته های شومشان می رساند.

در گذشته تاریخ نیز، این امر متداول بوده است؛ دقیقا آنچه پس از شهادت پیامبر(ص) در خصوص جانشینی امام علی(ع) رخ داد و تحرکات گوناگون غاصبین امر ولایت، یکی از بزرگترین مصادیق تخدیر، در پنهان سازی بخش هایی از حقیقت غدیر و مسأله خلافت است. توجه به استراتژی جنگ روانی حضرت زهرا(س) به عنوان آغازگر دفاع از ولایت در مواجهه با جنگ نرم مخالفان حریم ولایت، مسأله بسیار مهم و کاربردی است که در زمانهای گوناگون، قابلیت استفاده و انطباق سازی دارد. در آن گیرودار ابلیسی و عوام فریبانه منافقین و غاصبین، فاطمه صدیقه(س) برای مقابله با عملیات تخدیری و تحریفی دشمنان، شیوه های ضد جنگ مثل روشنگری، افشاگری، تبیین حقیقت، تحریک عواطف، تشجیع(دعوت به هدف مقدس) و... را به کار گرفتند و لحظه ای در دفاع از حق فروگذار ننمودند.

امروز نیز، بر هر انسان مومن متعبد واجب است تا نسبت به جریانهای تخدیری، بی تفاوت نبوده و آگاهی های لازم را از منابع و اشخاص موثق کسب نماید. چراکه حرکت در یک مسیر و پذیرش یا طرح و نشر یک مطلب، بدون تلاش مستمر و پیگیرانه در جهت کسب اطلاع دقیق از نظر متخصصان صالح و صادق، کار خطرناک و مغایر امر متعالی رشد است. اصلاح سبک زندگی با در نظر گرفتن اصول دینی و مبنا قراردادن آموزه های وحیانی، نیازمند توجه به این نکته است که همواره در خاطر داشته باشیم، «شیطان» به عنوان بزرگترین دشمن بشریت، به عزت و جلال الهی سوگند خورده است لحظه ای از اغوا و تخدیر حقیقت برای انسانها، کوتاهی نکند. «فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ؛ إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ»﴿ص/82و83﴾ روشی که شیطان صفتان عالم نیز از آن بهره برده و به استفاده بی حد و حصر آن مشغول اند.

بگذارید، قدری ملموس تر به این بحث بپردازیم:

به طور مثال همین آیه مبارکه که طرح شد، اگر گفته میشد، شیطان گفته است: به عزتت ای خدا، همه را اغوا می کنم، جمله ای دروغ نبود، چراکه شیطان این جمله را به گواه قرآن، عنوان کرده است، اما با دقت در ادامه سوره، مشخص می شود که عنوان این جمله، همه حقیقت نیست و به بخش مهمی توجه نشده است، آن هم اینکه یک «إلّا» دارد؛ إلّا بندگان خالص خداوند که به نور ایمان، از اغوای شیطان در امانند.

یا در آیه دیگری آمده است، «فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ»﴿ماعون/۴﴾ وای بر نمازگزاران! اما در ادامه عنوان می شود، وای بر نمازگزارانی که اهل توجه در نماز نیستند و ریا می ورزند و...

یا در قرآن عنوان می شود «إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ»﴿عصر/۲﴾ انسان زیانکار است! یعنی این تصور را در ذهن مخاطب، پدید می آورد که از اساس، آدمی موجودی زیانکار است! اگر فردی صرفا به همین بخش اکتفا نموده و آن را نقل نماید، در ظاهر امر، شاید تصور شود که دروغ نگفته است، اما با مراجعه به ادامه آیات معلوم می شود که قطعا بخش مهمی از حقیقت را پنهان کرده است و اصطلاحا دست به «تخدیر حقیقت» زده است؛ چراکه در ادامه همین سوره آمده است: «مگر کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده و همدیگر را به حق سفارش و به صبر و شکیبایى توصیه کرده‏ اند [این دسته از انسانها زیانکار نیستند]»

تخدیرهایی از این دست که با گستره ای بسیار فراتر از این مجمل، در آیات و روایات می توان به آن پرداخت، دقیقا مصادیق متناظری در عرصه سیاست، اقتصاد و فرهنگ و... دارند.

یک عکس، فیلم، صوت و یا متن را میتوان با این روش شیطانی و حرام، به صورتی دلخواه، به خورد مخاطبان داد و از آن، نتایج مغالطه آمیزی گرفت و مسبب انحرافات بیشماری شد و مسیر رشد الهی جمع یا جامعه ای را دچار اخلال و یا حتی افول نمود.

سواد رسانه ای، نکته بسیار مهمی است که «جهل» نسبت به آن، انسان را در دامهای تخدیری فضاهای مجازی و حقیقی جاهل، منافق، معاند یا منحرف می اندازد و حقیقتها را از ذهنها پنهان داشته و آدمیان را مغلوب این جنگ روانی می نماید.

جنگ امروز، جنگ رسانه‌ای است. آن هم نه جنگی بر پایه تحریف؛ بلکه نبرد امروز در زمین جدیدی در حال رقم خوردن است که کارکردش تخدیر است، آن هم بر پایه تغییر و تقطیع حقیقت تصویر! و این چیزی است که چالش امروز رسانه های جدید محسوب می شود. رسانه جدید، به مثابه سلاحی شیمیایی است که با تخدیر حقیقت، مغزها و قلب‌ها را هدف می گیرد و انسان را سست و کرخت نموده و از حرکت پویا و پیگیر در مسیر تحقق اهداف مقدس، وا می دارد.

اطلاعات و تصاویر در فرایند پیام رسانی نوین، عمدتا بر مبنای روایتی است که شبکه‌های اجتماعی برای ما می‌سازند و قربانیان تصویر تخدیری، آدم‌های بی‌همت، بی‌انگیزه و بی‌اراده‌اند که عموما به «بلای جهل» گرفتارند و خواسته و ناخواسته فساد می‌کنند و به فساد فکری و عملی در میان دیگران، دامن می زنند. این نزاع رسانه ای که در خدمت امپریالیسم جهانی است، سبک زندگی مخاطبان را به شکل نامحسوسی هدف گرفته است تا با یک هجمه تخدیری حساب شده، جامعه ای مسخ شده را در یک تمدن مجازی رقم بزند.

امید که با ناظر و حاضر دانستن خداوند بر گفتارها و رفتارهای مان، به عواقب شوم دروغ، تخدیر و انحراف کشاندن انسانها، در تمامی لحظه ها توجه عملی داشته باشیم؛ نه خودمان در گروه انسانهایی باشیم که با پنهان داشتن بخشی از حقایق، سبب انتشار اطلاعات تخدیری می شوند، و نه با انتشار و عنوان مطالب بی پایه، غیر مستند، و تقطیع شده از دیگر گروهها و افراد، به وجود آمدن چنین فضاهای غیر الهی و شکل گیری نتایج شوم آن، دامن نزنیم.

 

حقگو و حقیقت طلب باشیم...



لینک کوتاه این مطلب:

https://b2n.ir/24849