تا سخن از فاطمه(س) می رود، بیشترین مطلبی که از این شخصیت بی بدیل و الگوی تامه بشریت عنوان می شود، مقوله حجاب است. و تا حرف از حیا به میان می آید، تنها و تنها مساله ای که بسیار و بسیار مطرح می گردد، مساله حجاب فاطمی است. آنچه در این بین، بسیار مهجور و مغفول مانده است، ابعاد گسترده شخصیت فکری و عملی زهرای با حیاست. صدیقه طاهره ای که بیش از پوشش حجاب، لباس حیا و تقوایش، او را برای سلسله الهی ائمه هدی(ع) و جوامع انسانی اعصار متمادی، به اسوه ای حسنه و نماد و سمبل دست یافتنی و کاربردی از یک انسان کامل، تبدیل کرده است... «ادامه مطلب»...
زنان نخستین آموزگار بشرند. اگر زن در مسیر عبودیت باشد، انسانیت را به اوج و معراج می برد و چنانچه خدای ناخواسته بر مدار نفسانیت قدم بر دارد، آدمیت را به پستی و تاراج خواهد برد... «ادامه مطلب»...
ای انسان! چه چیز تو را به آن وا می دارد که گمان کنی: همیشه در قدرتی، همواره میتوانی زور بگویی و جسارت کنی، تا ابد بالایی و دیگران از تو حساب می برند، هیچگاه به کسی محتاج نمی شوی... به چه چیزت غرّه ای؛ ای آنکه ابتدایت آبی ناچیز است و انتهایت خاکی بی چیز!... «ادامه مطلب»...
هر کس خوشبختی را یکطور معنا و تفسیر می کند؛ یکی خوشبختی را ساختنی می پندارد و دیگری یافتنی! اما خوشبختی چیست؟... «ادامه مطلب»...
در راه رسیدن به مقصد مقدس، هر نفسِ غیر مهذّبی، تبدیل به خارِ راه می گردد تا مانع حرکت متعالی ات شود و نا امیدت کند، تو دامنت را بالا بگیر و برو؛ «مغزهای کوچک زنگ زده» را جدی نگیر... «ادامه مطلب»...