حیای فاطمی

تا سخن از فاطمه(س) می رود، بیشترین مطلبی که از این شخصیت بی بدیل و الگوی تامه بشریت عنوان می شود، مقوله حجاب است. و تا حرف از حیا به میان می آید، تنها و تنها مساله ای که بسیار و بسیار مطرح می گردد، مساله حجاب فاطمی است. آنچه در این بین، بسیار مهجور و مغفول مانده است، ابعاد گسترده شخصیت فکری و عملی زهرای با حیاست. صدیقه طاهره ای که بیش از پوشش حجاب، لباس حیا و تقوایش، او را برای سلسله الهی ائمه هدی(ع) و جوامع انسانی اعصار متمادی، به اسوه ای حسنه و نماد و سمبل دست یافتنی و کاربردی از یک انسان کامل، تبدیل کرده است... «ادامه مطلب»...

 

 

حیای فاطمی

 

پیامبر خدا فرمودند: ای علی! اسلام عریان است و لباس آن حیاست. و امام علی(ع) می فرماید: کسى که حیا ندارد هیچ خیرى در او نیست؛ آنکه تقوا او را نپوشاند، با هیچ لباسی پوشانده نمی شود. امام صادق(ع) فرمودند: حیا نوری است که جوهر آن، سینه ایمان است و یک حالت بازدارندگی و خویشتن‌داری در برابر هر چیزی که با توحید و معرفت ناسازگاری داشته باشد، در انسان ایجاد می‌کند.

ملا احمد نراقی می گوید: حیا محدودیت و در تنگنا افتادن نفس در ارتکاب محرمات شرعی و عقلی و عرفی، از ترس نکوهش و سرزنش است و آن اعم از تقواست؛ زیرا تقوا اجتناب از گناهان شرعی است، و حیا اعم است از این و اجتناب از آنچه عقل و عرف نیز زشت و ناپسند می‌دانند. (معراج السعاده، ص368)

و دیلمی می نگارد: کمال حیا این است که آدمی با همه وجود بداند که خداوند از حال وی اطلاع کامل دارد و همواره خود را تحت مراقبت کسی بداند که یک لحظه در نهان و آشکار از معرض دید او پنهان نمی‌باشد. اگر بنده معتقد به این باشد که خدا به عنوان مراقب او را می‌بیند و درعین‌حال گناه می‌کند، حیا ندارد و به قدرت خدا جاهل است و اگر معتقد باشد که خداوند او را نمی‌بیند، کافر است. (ارشادالقلوب،1/288)

 

بنابراین، حیا لباس تقوایی است که در اثر حی و حاضر و ناظر دیدن خداوند بر خویش، در همه لحظات و حالات زندگی، بر پیکر افکار، گفتار و کردار آدمی پوشانده می شود و انسان را از عریانیِ اخلاق، انسانیت، عبودیت و اصول شریعت، رهایی می بخشد.

اما جهت به تن نمودن این جامۀ مقدس، چه کسی می تواند شاخص جامعی برای تقوا و الگوی کاملی برای حیا باشد، جز همان وجود معصوم و مطهری که الگوی همه انسانهای کامل و تنها باقیمانده آنها، بقیه الله الاعظم(عج) است که فرمود: دختر رسول خدا، فاطمه زهرا، الگوی نیکوی من است.

متاسفانه، تا سخن از فاطمه(س) می رود، بیشترین مطلبی که از این شخصیت بی بدیل و الگوی تامه بشریت عنوان می شود، مقوله حجاب است. و تا حرف از حیا به میان می آید، تنها و تنها مساله ای که بسیار و بسیار مطرح می گردد، مساله حجاب فاطمی است. آنچه در این بین، بسیار مهجور و مغفول مانده است، ابعاد گسترده شخصیت فکری و عملی زهرای با حیاست. صدیقه طاهره ای که بیش از پوشش حجاب، لباس حیا و تقوایش، او را برای سلسله الهی ائمه هدی(ع) و جوامع انسانی اعصار متمادی، به اسوه ای حسنه و نماد و سمبل دست یافتنی و کاربردی از یک انسان کامل، تبدیل کرده است.

تقوا، ثمره حیاست که با تأسی از الگویی توحیدی همچون حبیبه خدا و اُمّ ابیهای رسول خدا حاصل می شود. انسان با حیا، عالم را محضر خدا می داند و در محضر خدا، خدا را معصیت نمی کند و از انجام هر عملی که پروردگارش منع نموده است، به شدت اِبا دارد و به انجام هر عملی که خشنودی آفریدگارش را فراهم می نماید، تشنه و مشغول است. انسان مومن متعبد، قوی و پایدار در عرصه ترک محرمات و انجام واجبات است و همواره چشم به اسوه حسنه خاتم الاوصیا(عج) دارد و او را به عنوان شاخصی بی بدیل در سلوک فردی و اجتماعی خویش بر می گزیند.

اگرچه حیا، مرد و زن ندارد و مختص جنس خاصی نیست اما از زنان زیباتر و برای وجود لطیف و چونان گُل این آفریدگان زیبا، دلفریب، حساس و شکننده، زیبنده تر است، که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) می فرماید: «الْحَیاءُ عَشَرَةُ أجْزاء فَتِسْعَةٌ فِى النِّساءِ وَواحِدَةٌ فِى الرِّجالِ; حیا ده جزء دارد. نُه جزء در زنان و یک جزء در مردان است». و در حدیث دیگرى از همان حضرت آمده است: «الْحَیاءُ حَسَنٌ وَهُوَ مِنَ النِّساءِ أحْسَنٌ; حیا، نیکوست و از زنان، نیکوتر است»

 

حیای فاطمی برای هر مرد و زن مومن و آزاده ای، موجب نیکویی اعمال و فزونی اعتبار دنیایی و اُخروی است و از آدمی، انسانی تمام عیار و جامع الاطراف می سازد؛ فردی که مزین به صفات حسنه توحیدی و متخلق به اخلاق والای الهی است و در هر زمان و مکان، انسانیت و شریعت، و به عبارتی، تسلیم و سرفرود آوردن در برابر حق و «شرم مقدس» در جزء جزء موجودیت و وجودیتش متجلی و محسوس می باشد:

حیای فاطمی یعنی شرم از حضور خالقی همیشه حاضر و معبودی هماره ناظر

حیای فاطمی یعنی شرم از به زبان آوردن کلامی جز بر مدار راستی، صداقت، محبت، حقیقت و هدایت

حیای فاطمی یعنی شرم از انجام محرمات، پلیدی ها و خبائث

حیای فاطمی یعنی شرم از ناامیدی نسبت به خدا و امداد اولیای پروردگار حکیم و رحیم

حیای فاطمی یعنی شرم از تبرج و پوشیدن لباس خلاف عرف، و آرایش و زینت در برابر نامحرمان

حیای فاطمی یعنی شرم از دست درازی به اموال مسلمین و تجاوز به حقوق دیگران

حیای فاطمی یعنی شرم از نگریستن به نامحرمان و گفتگوی غیر ضرور با ایشان

حیای فاطمی یعنی شرم از آزار پدر و مادر، خانواده، بستگان، دوستان و همسایگان

حیای فاطمی یعنی شرم از ارتباط با بی تقوایان و دوستی با معصیت کاران

حیای فاطمی یعنی شرم از بجانیاوردن نماز اول وقت و پایبند نبودن به عبادات

حیای فاطمی یعنی شرم از بی عدالتی، ظلم، حق خوری و پایمال کردن حقوق

حیای فاطمی یعنی شرم از تعلل در دفاع و تبعیت از ولایت

حیای فاطمی یعنی شرم از پذیرش هر سخنی و پیروی از هر روشی بدون تحقیق و اطمینان از صحت

حیای فاطمی یعنی شرم از تعصب و جاهلیت

حیای فاطمی یعنی شرم از بر هم زدن آرامش و امنیت

حیای فاطمی یعنی شرم از کوتاهی در حضور موثر و ایفای نقش بسزا در نصرت خدا و دین خدا و خداباوران

حیای فاطمی یعنی شرم از بی ادبی، بی احترامی، توهین، جسارت، آزار و اذیت

حیای فاطمی یعنی شرم از قرار گرفتن در جبهه دنیاپرستان و دین به نرخ روز خوران منافق

حیای فاطمی یعنی شرم از سیاهی لشکر شدن برای جلسات ناصالح و جمع های معیوب یا منحرف

حیای فاطمی یعنی شرم از نداشتن بغض، نفرت و دشمنی نسبت به دشمنان خدا و دوستان دشمنان خدا

حیای فاطمی یعنی شرم از خوردن مال حرام و شبهه ناک

حیای فاطمی یعنی شرم از سنگ اجانب و دشمنان را به سینه زدن

حیای فاطمی یعنی شرم از انجام حرکات جلف و رفتارها و شوخی های زشت و ناپسند

حیای فاطمی یعنی شرم از سکوت در برابر ظلم ظالمین و تعدی ستمگران

حیای فاطمی یعنی شرم از آزردن همسر و درخواست چیزی از وی که در توان جسمی و روحی یا مادی و معنوی وی نیست

حیای فاطمی یعنی شرم از تخطی در مسئولیت خطیر تربیت فرزند

حیای فاطمی یعنی شرم از شکستن حریم و حرمت یکدیگر

حیای فاطمی یعنی شرم از عدم حفظ منزلت، مقام و کرامت زن

حیای فاطمی یعنی شرم از ماندن در مرداب جهالت و گرداب گمراهی و عدم تلاش برای مطالعه و کسب دانایی بیشتر

حیای فاطمی یعنی شرم از چند رنگی، نفاق، دورویی، بر هم زدن روابط سالم، ایجاد تضعیف در کار خیر و ثواب، خبرچینی، بدگویی، انگ زدن، برچسب زنی، تجسس، بدگمانی، و ایجاد کدورت و ناراحتی

حیای فاطمی یعنی شرم از نبود دغدغه ای پیگیرانه برای اصلاح و تهذیب نفس

حیای فاطمی یعنی شرم از درشتی با کسی که به خاطر سعادت و تربیت الهی تو با تو سر و کله می زند

حیای فاطمی یعنی شرم از خدمت به جباران، همراهی مفسدان، هم آوایی با ملحدان و همرنگی با کافران

حیای فاطمی یعنی شرم از عدم شناخت فلسفه خلقت خود و حرکت بر خلاف وظایف و مسئولیتهای الهی خویش

حیای فاطمی یعنی شرم از دلبستنهای غیر الهی و ابراز محبتهای شیطانی

حیای فاطمی یعنی شرم از انجام گناه و عصیان و زندگی بر مدار نفسانیت

حیای فاطمی یعنی شرم از نداشتن عفاف و نبود عزم عملی راسخ و همه جانبه نسبت به پرهیز و خودداری از هوسهای نامشروع نفس

حیای فاطمی یعنی شرم از غربت امام زمان و مظلومیت صاحب مانده در پس ابر و حجاب غیبتمان

حیای فاطمی یعنی شرم از.....

 

آری! به گمانم دیگر بعد از مرور این جملات، تو هم می توانی «حیای فاطمی» را بهتر و دقیق تر از گذشته معنا و تفسیر کنی. فقط کافی است بر مدار آنچه گفته شد، به این سلوک الهی و انسان ساز، بنگری و بیندیشی؛ آنگاه خواهی توانست، مصداقهای عملی فراوانی بر این تقریر مجمل بیافزایی و بکار بندی، ان شاءالله.

چه باارزش و زیباست که تو نیز در ذیل این مطلب، جمله ای را با همین شکل و مضمون برای مخاطبان بزرگوار، به یادگار و اشتراک بگذاری:

حیای فاطمی یعنی شرم از «...........................................»



لینک کوتاه این مطلب:

https://b2n.ir/79965