محبت، شاهبیت غزل عاشقانه خلقت و مثنوی عارفانه آفرینش است. محبت، تابش خورشید صمدیت و رحمانیت ربّ رحیم بر دلهای نیازمند و تاریک مربوبین است. محبت، تحفه مقدس خداوند علیِ عالیِ اَعلی بر عالمِ امکان است. بی محبت، نه بهاری در باغ عبودیت رُخ می نمایاند و نه برگ و باری بر اشجار انسانیت می نشیند، چرا که ادب بندگی و آداب زندگی، میوه درخت تربیت است و محبت، آب حیاتِ شجرۀ طیبۀ انسان سازی... «ادامه مطلب»...
آدمی به عشق، زنده است و عاشقی، معرفت می خواهد. برای آدم بودن باید عاشق باشی و برای عاشق شدن باید معرفت داشته باشی تا قربان معشوقت شوی... «ادامه مطلب»...
از علی نوشتن، کار ساده ای نیست. چگونه یک بیابانیِ چشمه ندیده خواهد توانست اقیانوس بیکران را توصیف کند... «ادامه مطلب»...
فاطمه دریایی است که شناور شدن در پهنه حکمت، محبت، کرامت و بزرگواری اش، اوجت می دهد و آرامت می کند. فاطمی که باشی، اسوه و الگویت شخصیت بی بدیلی خواهد شد که اسوه امام زمان(عج) است... «ادامه مطلب»...
دعوت کن، دعوت به سوی خیر و نیکی، دعوت به سلامت و سعادت، دعوت به اخلاق و انسانیت، دعوت به مطالعه و مراقبه، دعوت به نور و رشد، دعوت به بهترینها، اما این دعوت را نخست از خودت آغاز کن... «ادامه مطلب»...
آرامش، گمشده انسان است. آدمی حاضر است تا هر کاری انجام بدهد که نعمت بزرگ و موهبت گرانقدر آرامش را در اختیار داشته باشد... «ادامه مطلب»...