پیامبر رحمت محمد مصطفی ص

میلاد تن تو حتی شیطان را به طمع انداخت تا به واسطه روز تولد خاکی ات چیزی از خداوند طلب کند... «ادامه مطلب»...

 

 

مولودی که ولادتش حتی شیطان را به طمع انداخت!

 

شیطان میخواست وجود ملکوتی ات در عرصه ناسوت، جلوه نمایی نکند

ابلیس همه همت شیطانی اش را به کار بست تا از روزنه ای وارد خانه «آمنه» شود تا مگر خللی در میلاد تن تو ایجاد کند

شیطان هم به خوبی میدانست که پس از خدا هیچ وجودی را چنین وسعت رحمتی نیست

ابلیس به خوبی آگاهی داشت که اگر خدا ارحم الراحمین است، تو به اراده حضرت ربوبی، رحمة للعالمینی، تو واسطه فیض همه انبیا و اولیایی، تو نگین انگشتری رسالتی، تو سبب رحمت و مغفرت خداوندی...

میلاد تن تو حتی شیطان را به طمع انداخت تا به واسطه روز تولد خاکی ات چیزی از خداوند طلب کند و پروردگار عالم نیز به برکت ولادتت حتی ابلیس را از در خانه اش دست خالی بر نگرداند، و عذابی از عذابها را از آن ملعون برداشت!

تو آن مولودی هستی که در هنگامه نزولت به عالم دنیا، کاخهای ستمگران و معابد آتش پرستان و بت پرستان و مظاهر طاغوت را به واسطه نور توحید قدومت بر هم ریختی

تو ای محمد! تو را چگونه توصیف کنم که در پیشگاه پر عظمت سلیمانی ات، حتی به قدر و منزلت موری هم نیستم

تو ای محمد! چگونه قلم از نیام و زبان از کام برآرم به وصف نَفَسِ مسیحایی و ید بیضای موسایی و بت شکنی ابراهیمی و زیبایی سحر انگیزتر از یوسفی ات، که انگشت حیرت به دهان عالم و آدم نهاده ای به تجلی وجود مقدست، ای استاد بی قرین آدم(ع) تا خاتم الاوصیا(عج)

تو ای محمد! که همگان در کلاس درس الهی ات، کودکِ نادانِ ناتوان و طفلِ دبستان اند، ما را به نور محبت و حکمت ایزدی ات تربیت کن، برای خدمت به خدایت، خودت، کتابت، دینت، فرزند معصوم و صالحت، حجت ابن الحسن العسکری(عجل الله تعالی فرجه الشریف بحق هذا الیوم المبارک)


اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ تَرَّحَّم عَلی عَجزِنا وَ اَغِثنا بِحَقِّهِم

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَاحشُرنا مَعَهُم وَالْعَنْ أَعْدَائَهُمْ اَجْمَعِیْن

اللّهم صلِّ علی محمدٍ و آل محمدٍ کما صلیّتَ علی ابراهیم و آل ابراهیم و بارِک علی محمدٍ و آل محمدٍ کما بارَکتَ علی ابراهیم و آل ابراهیم إنَّک حمیدٌ مجیدٌ

صلوات اللّه‌ و صلوات ملائکتِهِ و انبیائِهِ و رُسُلِهِ و جمیع خلقهِ علی محمدٍ و آل محمدٍ و السّلام علیه و علیهم و رحمةُ اللّه‌ِ و بَرَکاتُهُ


 پیامبر رحمت و اسلام ناب






پی‌نوشت:

1) در روایت است که ابلیس یکی از عذابهایی که بخاطر طغیانش هر روز باید متحمل می شد، دو سیلی یا شلاقی بود که هر صبح و شام بر وی نواخته می شد. وقتی آن ملعون، از میلاد رحمۀ للعالمین مطلع میشود، به خداوند می گوید که اگر این مولود، رحمت برای عالمیان است پس من هم جزء همین عالمیان هستم، مرا از رحمت وجود او چه عایدی است؟ و با این سخن رحمتی طلب می کند؛ که خداوند رحمان به واسطه ولادت پیامبر رحمت، این دو سیلی یا شلاق صبحگاهی و شامگاهی را به انتخاب خود ابلیس از میان عذابهایش بر می دارد. اینکه حتی شیطان ملعون از دریای رحمت پیامبر اسلام(ص) بهره می برد، بر ما حجتی است که روشن می کند انسانهای نیک و بد هر کدام چه سهمی از این جلوه والای رحمت واسعه خداوندی خواهند داشت.

2) در شب ولادت آن حضرت شیطان در میان اولاد خود فریاد کرد تا همه نزد او جمع شدند و گفتند: چه چیز تو را آشفته ساخته است ای سید ما، گفت: وای بر شما از اول شب تا حال احوال آسمان و زمین را متغیر می‌یابم و باید که حادثه عظیمی در زمین واقع شده باشد که تا عیسی به آسمان رفته است مثل آن واقع نشده است، پس بروید و جستجو کنید که چه امر غریبی حادث شده است، پس متفرّق شدند و گردیدند و برگشتند و گفتند چیزی نیافتیم، ابلیس بزرگ شیطانها گفت که دانستن این، کار من است، پس جستجو کرد در تمام دنیا تا به حرم رسید، دید ملائکه اطراف حرم را فرو گرفته اند، چون خواست که داخل شود تا خللی ایجاد کند، ملائکه بر او بانگ زدند و او برگشت؛ پس کوچک شد مانند گنجشکی و از جانب کوه حری داخل شد، جبرئیل گفت: برگرد ای ملعون، گفت: ای جبرئیل یک سوال از تو می‌کنم، بگو امشب در زمین چه اتّفاقی افتاده است، جبرئیل گفت: محمّد ـ صلی الله علیه و آله ـ که بهترین پیغمبران است امشب متولّد شده است، پرسید که آیا مرا در او بهره ای برای گمراه کردنش هست؟ گفت: نه، پرسید آیا در امّت او بهره دارم؟ گفت: بلی، ابلیس گفت: راضی شدم.(قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، جلد 1، صفحه 69-71)








لینک مطلب:
http://rahemoghaddas.blog.ir/post/101