او خواهد آمد تا آتش نفسانیت و تعصب را خاموش سازد و کرکرۀ پایین آمدۀ عقل را بالا ببرد و انسان را همگام با اقتضائات زمانهاش، به کمال و سعادت رهنمون شود... «ادامه مطلب»...
امام زمان، امام زمانه است و هر زمانه توآم با تغییرات شگرف نسبت به گذشته خویش.
استطاعت فهم افراد و پذیرش عرف و زمانه انسانها در هر دوره و نسل، متفاوت است و به فرمایش امام علی(ع) «شباهت مردم به مقتضیات زمان خود، بیشتر از شباهت آنان به پدرانشان است»(تحریر المواعظ العددیة، ص136) که هر فرد و جمع و جامعه ای از ملزومات، استعداد و توانایی خاص خود برخوردار است.
درک و لحاظ الزامات زمان در باورها و عقاید، و پذیرش لزوم بازگشت، بازنگری، اصلاح و تحول در تصمیمات و قوانین، نتیجه گذر از ظواهر عرفی و سنت تغییر پذیر، و نگاه عمیق و دقیق به باطن محوری و اصول پایدار دین است که با خروج از نفسانیات و تعصبات امکان پذیر است.
اصرار به پیمودن راههای بارها رفتۀ بی نتیجه و بدفرجام، نشانه کوری چشم عقل از دیدن حقایق و پذیرش شکستها و اشتباهات است.
تا اختاپوس تعصب به هر عنوانی از عناوین زشت یا زیبا بر تارک افکار آدمی، چنبره زده باشد، کردار را رنگ و بویی جز سیاهی پلید جمود و تعفن اشمئزاز آور جنایت نخواهد بود.
ذهن متعصب، مانند مردمک چشم است، هرچه نور بیشتری به آن بتابد، تنگتر میشود؛ هرچه با واقعیت بیشتری مواجه گردد، عصبیتر میشود؛ هرچه حقایق وسیع تری به رویش گشوده شود، بسته تر می گردد!
ذهن متعصب، مانند دیوار است، راهبندان است؛ زندانی است که بر دست و پا، غل و زنجیر زجرآور می زند!
ذهن متعصب، مانند طناب پوسیده ای است که شخص را در اعماق چاه سیاه نفسانیات، لجاجت، غرور، سکون و تغییرناپذیری، آویزانِ تباهی و نگونبختی خویش می کند!
ذهن متعصب، مانند بار کجی است که هیچگاه به منزل نمی رسد و صاحبش را از رسیدن به سرمنزل مقصود محروم می سازد!
ردای پاک و مقدس «غیرت» را با تنپوش نحس و شیطانی «تعصب» یکی ندانیم که غیرت از غیر است و تعصب از عصب؛ این، دیگرخواهی است و آن خودخواهی؛ این پای نهادن بر کشش های نفسانی است و آن قلاده خویش در دست نفس سپردن!
تغییر غیرتمندانه، با رهایی از زنجیر قیود متعصبانه آغاز می شود. اصولا انسان با غیرت، اهل نرمش و خضوع و حقیقت خواهی است و انساننمای متعصب، از دیدن و شنیدن حرف حق و فعل راستین و کاربردی، کر و کور است و راه ستیز، سرکوب، کنار نیامدن و به حساب نیاوردن در پیش می گیرد.
همه تلاش انبیای الهی در راستای رهانیدن آدمیان از بند تعصبات و بندگی نفس و نفوس بوده است. رسولان پروردگار حکیم، عمر با برکت خویش را در مسیرِ قرار دادن انسانها به راه مقدس آزاداندیشی و آزادگی سپری کردند تا بشر، بی هیچ تعصب فردی، حزبی، قبیله ای، نژادی و... در شاهراه سعادت دوگیتی قدم بگذارد.
نقطه مقابل «تعصب» و «لجاجت» و «تقلید کورکورانه»، تسلیم در برابر حق و تبعیت محض از غیرت الهی و در نظر گرفتن حقایق موجود است که از فضایل مهم اخلاقی محسوب میشود؛ یعنی انسان حق را نزد هر کس، حتی دورترین و کوچکترین افراد ببیند، در برابر آن تسلیم شود و آن را با آغوش باز پذیرا گردد و ابداً جایی برای خواسته های نفس خود و اطرافیان و هم قطاران خویش باقی نگذارد.
در روایتی از رسول خدا(ص) آمده است: «من تعصب او تعصب له فقد خلع ربق الایمان من عنقه» هر کس تعصب بورزد، یا دیگران به خاطر او تعصب بورزند، رشته های ایمان را از گردن خود باز کرده است. (کافی، ج2، ص308، ح2)
امام على(ع) در نکوهش تعصب فرمودند: «فعَدُوُّ اللّهِ إمامُ المُتَعَصِّبینَ، و سَلَفُ المُستَکبِرینَ، الّذی وَضَعَ أساسَ العَصَبِیَّةِ» شیطان، دشمن خدا، پیشواى متعصّبان و سر سلسله مستکبران و خود انگاران است و همو عصبیّت را پایه گذارى کرد. (نهج البلاغه، خطبه۱۹۲)
تنها آنها که عاری از تعصبات و نفسانیات اند، بی هیچ چون و چرایی به خاتم الاوصیای خاتم الانبیاء ایمان خواهند آورد و در صف یاران و همراهانش قرار خواهند گرفت؛ چراکه او نیز کاری محمدی با دین و باور مردمان خواهد نمود و آئین های تظاهری و شعاری و عقاید متعصبانه، منسوخ و تحریف شده را منهدم نموده، اصل را جایگزین فرع نموده و به متن به جای حاشیه، اصالت بخشیده، پوستینِ وارونشدۀ دین محمد(ص) را به حالت اصلی و حقیقی خویش برگردانده و تازگی دلچسب و پویاییِ بی بدیلی بدان میبخشد و اسلام ناب محمدی(ص) را از نو احیا می نماید.
از امام صادق(ع) نقل است که فرمودند: «همانا قائم ما با جاهلان سرسختتری نسبت به جاهلانی که رسول خدا(ص) در دوران جاهلیّت با آنها برخورد داشت، روبهرو میشود و متحمّل رنج و سختی بیشتری خواهد شد.» (بحارالانوار، ج 52، ص 362) راوی میپرسد، چگونه چنین چیزی ممکن است؟ فرمودند: «رسول خدا(ص) در حالی به پیامبری برانگیخته شد که مردم سنگ و صخره و مجسّمههای چوبی را میپرستیدند. امّا قائم ما هنگامی قیام میکند که همه مردم جهت مقابله با او به دین و کتاب خدا برای بحث و مجادله متوسّل میشوند و با باورهای متعصبانه و عقاید تند و جاهلیِ اسلامنما سعی در ردّ دعوت ایشان دارند» (الغیبة نعمانی، ص۳۰۷)
امام باقر(ع) فرمود: «یقوم القائم بامر جدید و کتاب جدید و قضاء جدید»؛ امام قائم که قیام کند، امری نو و کتابی نو و قضاوتی نو خواهد داشت. (الغیبه، ص233)
در حدیث دیگری نیز آمده است: «اذا قام القائم جاء بامر جدید کما دعا رسول الله فی بدو الاسلام الی امر جدید»؛ هنگامی که قائم(عج) ظهور کرده با امر جدید خواهد آمد؛ چنانکه رسول خدا(ص) در آغاز اسلام مردم را به امر جدید دعوت میکرد. (ارشاد مفید، ج2، ص384)
که به فرموده امام رضا(ع): «لاَنَّ اللهَ تَبارکَ و تَعالی لَمْ یَجْعَلْهُ لِزمانٍ دُونَ زمانٍ وَلا لناسٍ دُونَ ناسٍ فَهُوَ فی کُلِّ زمانٍ جَدیدٌ وَ عِنْدَ کُلِّ قَومٍ غَضٌّ إِلی یَوْم الْقیامة»؛ خداوند قرآن را برای زمان و مردمی خاص نازل نفرموده است لذا قرآن در هر زمانی نو بوده و تا روز قیامت برای هر قومی، طراوت و حرف تازه ای دارد. [چراکه قرآن با بیان قواعد و قوانین، به گونهای نازل شده است که قابلیت آن را دارد تا با استخراج و تطبیق بر مصداقهای جدید و ملزومات زمان، جوابگوی نیاز هر عصر و زمانی باشد] (مسند الامام الرضا، ج1، صص 308-309)
آری! او خواهد آمد تا آتش نفسانیت و تعصب را خاموش سازد و کرکرۀ پایین آمدۀ عقل را بالا ببرد و انسان را همگام با اقتضائات زمانهاش، به کمال و سعادت رهنمون شود.
بی تعصب، مهدوی شویم؛ با تعصب، راه به تعبّدِ انسانسازِ محمد(ص) و تقیّدِ زمانشناسِ مهدی(عج) نمی بریم...