فریاد سکوت

سکوت٬ خیلی وقتها نشانه ضعف و ناتوانی نیست بلکه بالعکس٬ نشان از قدرت و بزرگواری و فضل و کرامت دارد... «ادامه مطلب»...



فریاد سکوت


حتما در زندگی تان با افرادی مواجه شده اید که منزلت دیگران را له می کنند، بنده ای را نادیده می انگارند، کاخ آرزوهای کسی را به ویرانی می کشانند، شمع امید شخصی را خاموش می کنند، گوششان را می بندند تا صدای خورد شدن شخصیتی را نشنوند، تلاشها و کارها و لطفهایی که وظیفه نبوده اما به دفعات بسیار، برایشان صورت گرفته را نادیده میگیرند؛ به سادگی آب خوردن انگ می زنند٬ افترا می بندند٬ دروغ می گویند٬ زیر قول و قرارشان می زنند٬ دل می شکنند٬ اهل غلطهای بسیاری هستند و باز هم طلبکارند و خودشان را حق می بینند و متکبرانه و زیاده خواهانه و بی ادبانه می پندارند و می نویسند و می گویند و انجام می دهند!

اما حقیقتا این نوع از انسانها که اینگونه در برابر بندگان خدا رفتار می کنند، دستانشان را به سوی کدام آسمان دراز می کنند تا برای خوشبختی و سعادت و آرامش خودشان دعا کنند؟!! چگونه میتوانند انتظار بهروزی و عافیت داشته باشند در حالیکه به درد شرارت و خودبینی همیشگی دچارند؟!!


در مواجهه با چنین انسان نماهای بی اصول٬ نفس پرست٬ بی ادب٬ قدرنشناس و محبت ناپذیر٬ خیلی وقتها بهترین کار٬ سکوت است؛ که جواب ابلهان٬ خاموشی است...


سکوت٬ خیلی وقتها نشانه ضعف و ناتوانی نیست بلکه بالعکس٬ نشان از قدرت و بزرگواری و فضل و کرامت دارد؛ 

که هر ساکتی٬ سست و ساکن نیست و در حقیقت٬ طوفانی است ویرانگر و آتشفشانی است خانمان برانداز که اگر بخواهد٬ میتواند هست و نیست مخاطبین نااهل و بدپیشه اش را بر باد فنا دهد...


سـکوت می تواند

خطرناکتر از هر کنایه نیشدار باشد

دهشت انگیزتر از هر اقدام خشمگینانه باشد

سوزناکتر از هر سخن دردناک باشد

عمیق تر از هر واکنش متقابل باشد


سکوت می تواند یک مثنوی هفتاد من کاغذ، با هزاران بیت، حرف دل گفته و نگفته باشد؛

میتواند درد باشد٬ رنج باشد٬ سوز و گداز غمگنانه از حجم عظیمی نافهمی و ناسپاسی فرد یا افرادی باشد، 

میتواند فریادی باشد که در خاموشی گلو٬ به بغضی گره خورده و کشنده تبدیل شده است، 

میتواند رنجواره ای از حکایات تلخ اصابت خنجرهای اطرافیان و دوست نمایان و اقارب و آشنایانی باشد که از پیش و پس٬ حواله جسم و روحت می شود، 

میتواند افسوس و اندوه و غم فروخفته در عمق جان باشد؛


سکوت میتواند خشم مقدسی باشد که به احترام خالق کائنات٬ سر برنیاورده و تنها به رسم اهل معرفت و انسانیت٬ سلم و سلامش را نثار مخلوقات جاهل٬ قدرنشناس٬ سطحی نگر٬ متکبر و فریبکار می کند...


اما بدون شک

کسی که به جای دهان باز کردن برای گفتن پاسخ درست و حرف مستدل و با حساب و کتابی که دارد٬ سکوت می‌کند،

روزی حرفهایش را روزگار

به شما خواهد گفت؛ 

روزی آهش دامانت را به آتش خواهد کشید و صدای شکستن قلبش٬ گوش لحظه هایت را لبریز از نغمه های شوم ناآرامی و نگون بختی خواهد کرد

روزی که البته یقینا دور نیست و حتی شاید همین حالا هم در آن غوطه ور باشی٬ منجلاب رذالت و حماقتت تو را در عمق سیاهی و تباهی خویش٬ فرو خواهد کشید...


ﺑﺘﺮﺱ ﺍﺯ ﺍﻭ ﮐﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﺮﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻟﺶ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺘﯽ؛

بترس از کسی که سکوت کرد وقتی قلبش را با بهتان و دروغ و ناسپاسی و قدرنشناسی و کج فهمی و جهل و عناد٬ جریحه دار نمودی؛

بترس از کسی که آبرو گذاشت و از خودگذشتگی کرد و سالهای متمادی در مقاطع گوناگون و امور متعدد٬ از جان و توان و زبان و علم و درایت و قدرت و حیثیت و محبتش مایه گذاشت و با نادیدگرفتن همه خدمات پیوسته و لطفهای مکررش٬ سینه اش را پر از رنج و درد و اندوه کردی...


بترس از کسی که سکوت کرد در برابر منیت و بی انصافی و نمک نشناسی ات که او ﺗﻤﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺟﺎﯼ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ می زند...

ﻭ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺏ ﮔﻮﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ 

ﻭ ﺧﻮﺏﺗﺮ ﯾﺎﺩﺵ ﻣﯿﻤﺎﻧﺪ

و ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﺳﯿﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ

ﺗﻤﺎﻡ ﺣﺮﻓﻬﺎﯼ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺳﺮﺕ ﻓﺮﯾﺎﺩ بکشد٬

و تمام رنجهای او را به تو بچشاند٬

و زندگانی دنیوی و اخروی تو را فرو ببرد در اسفل السافلین نتایج نحس ناآرامی هایی که ایجادکردی٬ لطماتی که وارد آوردی٬ تنی که لرزاندی٬ روحی که مکدر نمودی٬ عهدی که شکستی٬ حقوقی که پایمال نمودی٬ توانی که به هرز بردی٬ اشکی که جاری نمودی٬ لحظه های تلخی که با حرف یا عمل نابحق و خودخواهانه و سرشار از نابخردی و بی معرفتی و منیت ایجاد کردی...

ﻭ ﺗﻮ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺩﺭﮎ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﮐﺮﺩ

ﭼﺮﺍ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻧﺪ:

ﺩﻧﯿﺎ، ﺩﺍر ﻣﮑﺎﻓﺎﺕ ﺍﺳﺖ!


«إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لأَنفُسِکمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا»(اسراء/۷)

«وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا»(فرقان/۶۳)



پی نوشت:

سکوت در برابر ظالم به حقوق دیگران و بر هم زننده آرامش و تهدیدکنندهٔ امنیت مادی و معنوی این و آن٬ با هر نسبت و منصبی که باشد٬ قطعا جایز نبوده و انسان مومن متعبد تنها تا جایی مجاز به سکوت و خویشتنداری و تغافل است که افراد ظالم٬ جاهل٬ مستبد و ناسپاس را به انجام ظلم بیشتر و ادامه کارهای جاهلانه و مستبدانهٔ شان جری تر ننماید٬ وگرنه هر اقدام قاطع و واکنش محکمی در چارچوب قانون بر علیه ایشان٬ قطعا خداپسندانه و واجب است و هرگونه کوتاهی و سکوت٬ ناروا و نابجاست...



لینک مطلب:

http://rahemoghaddas.blog.ir/post/341