حتما در میان اطرافیانت به انسانهایی برخورده‌ای که مُذَبذَب، دودل، مردد، دمدمی، نامصمم و بلاتکلیفند... «ادامه مطلب»... 


مُذَبذَب


حتما در میان اطرافیانت به انسانهایی برخورده‌ای که مُذَبذَب، دودل، مردد، دمدمی، نامصمم و بلاتکلیفند؛ پندار و کردارشان ریشه و شاخص مشخصی نداشته و عموما ثبات فکر و عمل ندارند.

هرچه برای «مذبذب» سخنان منطقی بگویی، اثبات متقن کنی، ادلّۀ مستدل بیاوری، توضیح و تفسیر عمیق و مستند بدهی، اصلاً گویی آب در هاون کوبیده‌ای! باز هم آنها با یک «نمی‌دانم» پاسخت را می‌دهند. البته نه از آن «نمی‌دانم»‌های عالمانه یا از سر خضوع، بلکه این «نمی‌دانم» ریشه در بی‌مسئولیتی، بی‌ثباتی و سطحی بودنشان دارد.

گاهی با مراودینشان خوبند و گاه بد! گاهی گرمند و گاه سرد! گاهی فردی را مرد یا زن واقعی می‌دانند و گاه با همان فرد، درست همانند کودکان رفتار می‌کنند! گاهی از شخصی اسطوره می‌سازند و گاه همان شخص را با خاک مساوی می‌کنند! گاهی کسی را تا حد عرش اعلا بالا می‌برند و گاه همان کس را تا اَسفل‌السافلین پایین می‌کشند!

گاهی عین عبودیتند و گاه عین نفسانیت! گاهی از سوراخ سوزنی رد می‌شوند و گاه از دروازه فراخی، عبور ناپذیرند! گاهی ظواهر خرافی و بی‌پایه را واجب می‌دانند و گاه واجبات عقلی را منکر می‌شوند!

زمانی در اوج وفاداری‌اند و زمانی دیگر، آخر بی‌وفایی! یک روز قول می‌دهند و فردایش زیر قولشان می‌زنند! گاهی هم‌عهد و هم‌قسم می‌شوند و گاه عهدشکن و پیمان‌گریز! زمانی بر مدار صداقت و شفافیتند و زمانی دیگر بر محور دروغ و نفاق!

یک روز محبت می‌کنند و روزی دیگر، عین بی‌مهری‌اند! گاهی مَحرَم و قریب‌اند و گاه، نامحرم و غریب! یک روز حرفهای قشنگ و شیرین می‌زنند و یک روز تلخ تلخ‌اند!

یک زمان، قدردان و شاکرند و یک زمان قدرنشناس و ناسپاس! گاهی مأمن آرامش‌اند و گاه منشأ ناآرامی! روزی جانبخش‌اند و روزی جان‌گیر!

یک روز کوک‌اند و یک روز ناکوک! یک روز روبراه هستند و روز دیگر، بیراه! یک روز صفرند و یک روز صد!

هیچ حساب و کتاب مشخص و متقنی ندارند؛ هر بار به سویی می‌روند و هر دفعه به شکلی در می‌آیند و هر دَم به نوعی عمل می‌کنند!

کلا روی موج و سینوسی‌اند...

هم خودشان بلاتکلیفند، هم طرفهای مقابلشان را بلاتکلیف، کلافه، سردرگم و حتی غمگین، ناراحت و افسرده می‌کنند!

تا می‌توانی، از ایشان دوری کن، و إلّا صبوری کن!

شاید بالاخره یک روزی، یک جایی، یک جوری، بیدار شوند و خودشان و دیگران را از کفران و محرومیت، رنج تغییرات لحظه‌ای، و غم بلاتکلیفی دربیاورند و ثبات قدم و دل پیدا کنند و راه و رسم زندگی درست و زیبا و الهی و انسانی را بدون تردید و دودلی، و سرشار از اتقان و استحکام طی‌نمایند.

ای عزیز! ایمان بیاور به حقیقت و عبودیت، اخلاق و انسانیت، اندیشه و باور، اصول‌مداری و شاخص‌محوری، حجت‌گزینی و روشمندی، اصلاح و تربیت، شرافت و اصالت، تعهد و وفاداری، عشق و مهربانی، و زیبایی و نور؛ تا قلبت چنان شود که حتی اگر کوهها بلرزند، تو با ثبات، مطمئن و آرام باشی، و از تزلزل و تَذَبذُب، به دور و مصون!

 

«مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَلِکَ لَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَلَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا»﴿نساء/۱۴۳

میان دو گروه و راه حق و باطل، دو دلند نه با اینانند و نه با آنان و هر که را خدا به خاطر اعمال نادرستش حمایت ننموده و به گمراهی اش واگذارد، هرگز راهى براى نجات او نخواهى یافت.


ـــــــــــــــ

منبع: کتاب «انجمن پاکسازی»، به قلم «محمدمهدی مقدم»


لینک این مطلب:

http://rahemoghaddas.blog.ir/post/20