بهار، یعنی نقطه، سرِ خط؛ یعنی همه چیز از آغاز؛ یعنی وبال نبودن و بال درآوردن به شوق پرواز... ادامه مطلب...
بهار رمضان
بسیار مقاومت باید و اندک اطاعت!
آدمی، تا آن زمان که بیچون و چرا اطاعت میکند، بَرده است،
و تا زمانی که انسان، بَرده باشد،
هیچگاه آزادی خود را بازنیافته،
و طعم شیرین زندگی و بندگی انتخابگرانه را نخواهد چشید.
بی دلیلی، ذلیلی می آورد و بجای صالح، طالح می سازد!
آنکه بی شاخصی خدا و خردپسند، تسلیم خواست نفس و نفوس شود، نمرده، مرده ای اسیر و نگون بخت است.
مرده ای که هیچگاه رنگ بهار و شکوفایی و سعادت را به خود نخواهد دید.
بهار، میوه درخت انتخاب است و تسلیم اگر کنشی انتخابی باشد، تعبد است و تعالی آفرین، و چنانچه واکنشی منفعلانه باشد، تقلید است و ذلت بار.
بهار، مهار تورم نفس و رشد تولید انسانیت و عبودیت است.
بهار، بهای پشت پا زدن به خواب و سکون و سکوت زمستانی است.
بهار، تجلی معاد، شکوفایی، نوروزی، امیدواری و نو نمودن دل و جان، بر طریقت محبت است.
بهار، یعنی دوباره نو شدن و برخاستن از میان تلی جمود، و جریان یافتنِ دریاوار در مسیر تازگی.
بهار، یعنی نقطه، سرِ خط؛ یعنی همه چیز از آغاز؛ یعنی وبال نبودن و بال درآوردن به شوق پرواز.
بهار، یعنی سوختن از من و منیت خویشتن و رُستن بر بستر فطرتی پاک؛ یعنی رستاخیزی ققنوس وار از میان رمضان انسان ساز.
بهار، یعنی مزیّن به حُسنِ حَسَن گردیدن و آدم شدنی قدرشناسانه در مکتب علی.
بهار، یعنی انتخاب آگاهانه ی شعور یافتن در پایگاه حق، به جای تقلید کورکورانه ی شعار بافتن در جایگاه باطل.
بهار، یعنی انقلاب؛ یعنی قالب کهنه و پوسیده جهالت و تعصب را شکستن، دوباره شناختن، طرحی نو در انداختن، از نو ساختن، سرتاپا گداختن و نرد عشقی عالمانه و عارفانه باختن.
بهار، یعنی مبارزه، ثمربخش است و مقاومت، جواب می دهد، حتی وقتی که سرماسازها و زمستان بازها، ظاهرا مرگ را تنپوش حیاتت کرده باشند، اما تو از درون، متصل به روحی سبز و نامیرا باشی...
لینک مطلب:
http://rahemoghaddas.blog.ir/post/370