قصه مادر، حکایت ما و در است؛ برای ما و عزیزان و دوستانش پشت در رفتن و پای در ماندن! مادر همیشه بر در است؛ مادر اگر مادر باشد، در به در است! در به در فرزندان و عزیزان و دلبندان خویش، آن هم به وسعت تاریخ... «ادامه مطلب»...
حضرتـــــــــــ مـــــــــــادر
قصه مادر، حکایت ما و در است؛ برای ما و عزیزان و دوستانش پشت در رفتن و پای در ماندن! مادر همیشه بر در است؛ مادر اگر مادر باشد، در به در است! در به در فرزندان و عزیزان و دلبندان خویش، آن هم به وسعت تاریخ...
برای مادر بودن باید زن باشی، آن هم با تمام صفات زنانۀ جنس و نژادی که مظهر خلق و استاد صبور و مهربان تربیت است.
برای مادر بودن باید همیشه بر در باشی، آواره همواره کسانی باشی که پاره تن و تار و پود هستی تواند، جانت را در کف دست بگیری به جهاد مقدس تولید و تربیت انسان مشغول گردی و شهید راه به ثمر نشاندن فرزندان و جگرگوشگانت شوی.
برای مادر بودن باید از هست و نیستت بگذری، باید بشکنی و خودت را به پای عزیزانت بریزی و بی چشمداشت، دوست بداری و دلواپس و نگران باشی.
برای مادر بودن باید پیر شوی، آب شوی و از جوانی و شادابی و خواسته های مادی و معنوی ات در مسیر شکوفایی روزافزون اولادت بگذری.
برای مادر بودن باید از نفس و نفسانیت عبور کنی و به جای بدگویی و آبروبری و نیش و کنایه و ملامت و اختلاف و افتراق، مدام به دنبال چشم پوشی و مدح و ارج و منزلت و وحدت و دور هم آوردن عزیزان دلبندت باشی.
برای مادر بودن باید از حمل تا لحد، از لحد تا حشر، دلتنگ و بیقرار زاده ها و نسل خویش باشی و لحظه ای از هیچ اقدام گره گشا و کوشش مفید و موثر مادی و معنوی برای تحقق آمال و رسانیدن به کمال عزیزانت دریغ نورزی.
برای مادر بودن باید هزار هزار دریا، دل داشت و هزار هزار کوه، استواری؛ باید هزار هزار فعل ایثار و از خودگذشتی را صرف کرد و هزار هزار بار ندید و بخشید و خندید و آرامش بی پایان حمایتهای بی دریغ عاشقانه آفرید.
هیچ نقاشی را یارای تصویرگریِ احساس زیبای مادرانه نیست؛ هیچ موسیقی دانی نخواهد توانست آهنگ ملکوتی افعال پر مهر موجودی به وسعت اُم و پناهگاه را بنوازد؛ هیچ شاعر یا نویسنده قهار و خوش قریحه ای قدرت سرودن و نوشتن از کلمات مقدس تراویده از وجود والده ای ندارد که هست و نیستش را تا آخرین لحظه حیات، فدای فرزندان و عزیزانش می نماید؛ هیچ کارگردان و بازیگری را توان بازآفرینی نقش بلند و الهی مادر حقیقی در پهنه آفرینش نیست؛ هیچ کس، هیچ کس مثل مادر، مادر نمیتواند باشد؛ هیچ کس مثل یک مادرِ فهیم و صبور، خود را در به در کسی نمی کند، آن هم بی هیچ چشمداشتی، آن هم آنگونه که هرچه می کند، هر در به دری ای که می کشد، هر رنجی که متحمل می شود، هر فداکاری ای که می نماید، هر محبت بی کرانی که در زبان و عمل، ارزانی می دارد، وظیفه و تکلیف خود ببیند و خود را تا آخرین نفس، ملزم به انجام آن بداند...
مادر اگر مادر باشد، نه تنها بر در است، نه فقط در به در است، که زیر پایش، در است؛ آن هم درِ بهشت؛ بهشت از مادرانه های بی دریغ و بی پایان مادر آغاز می شود.
اگر مادری، بهشت آفرین باش و اگر مادر داری، بهشتت را بساز؛ که تولید و تربیت مخلوقاتی برای بهشت، کار مادر است و نگاهبانی و قدردانی از این واسطه لطیف و دوست داشتنیِ جنّت، کار اولاد.
والده ای که با بهشت گفتار و کردار وصف ناپذیر مادری اش، همه روزه و تا پایان عمر، از تار و پود وجود خویش و داشته های مادی و معنوی اش برداشته و خشت به خشت، عمارت زندگانی فرزندان خویش را می سازد، فقط مادر نیست، خدا را جلوه ای دیگر است؛ او را باید پرستید، او را باید سجده کرد، او را باید چونان الهه های روم و یونان، بر سر در شهر حیات و زندگی خویش نصب کرد و در معبد سینه، به تقدیس و تکریم همیشگی اش مشغول شد...
مادری را باید از فاطمه آموخت که هم مادر پدر بود، هم مادر همسر، هم مادر حسنین و زینبین، و هم مادر هر که مهرش را به دل گرفته باشد.
مادری که تا آخرین لحظه حیات، نگفت برای خود چه می خواهد؛ نه به پدر گفت، نه به همسر و نه به فرزندان خونی و ایمانی خویش؛ هرچه خواست برای عزیزانش خواست، هرچه کرد برای عزیزانش کرد و هرچه داشت در راه عزیزانش نثار نمود.
زنِ اسوه و نمونه ای که در مقام عبد، بهترین بنده؛ در مقام دختر، بهترین دختر؛ در مقام همسر، بهترین همسر؛ در مقام مادر، بهترین مادر؛ در مقام دوست، بهترین دوست؛ در مقام خویشاوند، بهترین خویش؛ در مقام همسایه، بهترین همسایه؛ در مقام مربی، بهترین مربی؛ و در مقام انسان و انسانیت، بهترین آدم بود.
فاطمه، فاتح بلامنازع برترین قله های پُر شکوهِ بهترین هاست. فاطمه، فاتح عرش خداست؛ فاطمه، فاتح قلب مصطفاست؛ فاطمه، فاتح دل علی مرتضاست؛ فاطمه، فاتح سینه های انبیا و اوصیا و اولیاست؛ فاطمه، فاتح نور و تعالی و بهشت و سعادت دو دنیاست؛ با فاطمه، فاتحی. فاطمی باش که فاطمیون فاتح اند...
دوستت دارم حضرت مادر...
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ اُمّها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ
لینک مطلب:
http://rahemoghaddas.blog.ir/post/332