او انسانی است گمشده در هزارتوی بیمسئولیتی، چونان برگ خشکی که در طوفان غرور و جهل، به هر سویی میافتد، آن هم بیآنکه لحظهای بیندیشد که بر چه خاکی فرود میآید و چه زخمی بر جای میگذارد... «ادامه مطلب»...
او انسانی است گمشده در هزارتوی بیمسئولیتی، چونان برگ خشکی که در طوفان غرور و جهل، به هر سویی میافتد، آن هم بیآنکه لحظهای بیندیشد که بر چه خاکی فرود میآید و چه زخمی بر جای میگذارد... «ادامه مطلب»...
مدتها بود که خودم را با او میسنجیدم. نه برای حسادت... برای فهمیدن حقیقت. میخواستم بدانم چرا او میدرخشد، و من هنوز در سایهام؟... «ادامه مطلب»...