امام رضا ع

رمز ورود به سرسرای جاودانگی خدا، رضاست؛ با رضای مقدس است که میتوان جود مقدس را در کمال خویش دریافت نمود و ابدیت جوادیت احدیت را در سرتاسر حیات، نوش و هوش کرد... «ادامه مطلب»... 



رضای مقدس


زنی که پس از تحمل نه ماه رنج طاقت فرسا، حمل را به دنیا آورده و فرزندش را در آغوش کشید، راضی میشود؟

مادری که دردانه اش را در بغل گرفته و دو سال تمام، نوزاد خود را سیر شیر کرد، راضی میشود؟

بانویی که کودکش شروع به سخن گفتن نمود و راه رفتن را بر دوپای خویش آغاز کرد، راضی میشود؟

خانمی که فرزند دلبندش جلوی چشمانش شروع به قد کشیدن نمود و پس از طی دوران پر فراز و نشیب بلوغ، به عنفوان جوانی و رشد و حرکت در مسیر سعادت و کمال رسید، راضی میشود؟

ملکه ای که جوانش را در رخت و لباس عروسی یا دامادی دید و برای دست و پا کردن سرمایه های مادی و معنوی و ملزومات زندگی شاد و سالم و آرام عزیزدلش همه تلاشش را به کار بست، راضی میشود؟

مادربزرگی که فرزندان فرزندش را به آغوش گرفت و هم بازی و هم صحبت پر محبت نوه هایش شد، راضی میشود؟

نهایت رضایت این فرد اگر حقیقتا زنی با تمامی صفات یک مادر خوب باشد، کجاست و در چه چیز و در کدام حد و اندازه، معنا میگردد؟

براستی انتهای آرامش و غایت خواسته های راضی کننده یک مادر حقیقی، چه می تواند باشد؟

چگونه و چه وقت میشود زنی به معنای حقیقی کلمه "مادر" را در اوج رضایت و آرامش دید؟

هر کس حتی اندکی صفات مادرانه یک مادر خوب و دلسوز را تجربه کرده یا شنیده باشد، حتما خواهد گفت: 

هیچ حد یقفی برای رضایتمندی مادر از سعادت و آرامش فرزندش وجود ندارد.

مادر، اگر مادر باشد، دلبندش را در هر مرتبه ای از رشد و کمال و سعادت و آرامش که ببیند، باز هم آرزومند وضعیتی بهتر و جایگاهی رفیع تر برای پاره تنش هست...


وقتی مادر، که خود مخلوق خالق عالمیان است و همه صفات نیک و مهربانی بسیارش را به فضل و خواست آفریدگار خود دارد تا این اندازه خواهان رشد و سعادت روزافزون فرزند خویش است و برای دست یابی میوه وجودش به بهترینها از هیچ تلاشی مضایقه نمی کند، پس صاحب اصلی و بلامنازع موجودات جهان آفرینش، مشتاق چه حدی از کمال و تعالی آفریده های خویش است؟!

آیا خالق یک انسان در قالب بانویی با صفات زیبای مادرانه، خود، مهربانتر و لطیف تر و رقیق القلب تر از مخلوق خویش نیست؟!


خداوند متعال خود کمال مطلق است و هر فضلی که در مخلوقات او به صورت محدود مشاهده می نمائیم در وجود او با کمال بی منتهایش وجود دارد یعنی اگر مهر و علاقه عظیم مادر نسبت به فرزند پرورش یافته در دامان او را در عالم واقع می بینیم، باید بدانیم که قطعا کمال این صفت در وجود پروردگار عالم وجود دارد.

خدائی که خالق کل عالم هستی بوده و چرخه جهان را در جهت رشد و تعالی انسان تنظیم نموده است و همه غرائز و کششهای درونی لازم را نیز در نهاد همه افراد، متناسب با نقش آنها در این هدف بزرگ قرار داده است و همین مهر و عاطفه مادری را در نهاد مادر به ودیعه می گذارد تا خواب شیرین و لذتهای متعدد دنیایی خویش را برای تربیت و پرورش و سعادت و آرامش فرزندش رها کند و بی منت، بنده ای را که در قالب فرزند به او می سپارد به نیکی در بستر رشد و هدایت قرار دهد؛ قطعا چنین پروردگاری نسبت به همه بندگان خود دریائی بیکران از رحمت و محبت و شفقت است که کمال قدر و منزلت و حدود آن برای هیچ کس قابل درک نیست.

در تفسیر امام حسن عسکری(ع) آمده است: خداوند به موسی فرمود: ای موسی، آیا می دانی من چقدر به تو ترحم نموده ام؟ موسی گفت: تو از مادرم به من مهربان تری. خداوند فرمود: موسی مادرت در اثر فضل من بر تو ترحم کرد. من بودم که او را بر تو مهربان ساختم. (کلیات حدیث قدسی "ترجمه الجواهر السنیة فی الأحادیث القدسیة"، ص140)


آری، خدا مهربانتر از مادر است. او برای ما بهشتی از آرامش و سعادت را در دو دنیا میخواهد؛ او باغهایی از درختان فرحبخش و گلهای زیبا و روح افزا و داشتنی های دلچسب و آرامبخش و قصرهای چشم نواز و خیره کننده و شادی های زوال ناپذیر، برایمان تدارک دیده است،

اگر و تنها اگر:  

ما به دست خودمان و به آتش عناد و عصیان و سرکشی های نفسانی مان، این محبت فرامادرانه خداوند رحمان را نسوزانیم و به خانه عذاب و نگونبختی خویش، مبدل نگردانیم؛

راضی به رضایتش باشیم و دل به خشنودی دشمن قسم خورده مان نبندیم و ملعبه دست شیطان نگردیم؛

ارزش خویش و نعمت حیات را بدانیم و عوض خرج نمودن خود در مسیر نفسانیت، به راه مقدس انسانیت و کمال عبودیت قدم بگذاریم و بجای بهشت سعادت و آرامش ابدی، خود را به جهنم اعمال پلید خویش نفروشیم؛


گام نهادن بر سلوک انسان ساز و نشستن بر سریر سعادت-آفرین رضای محبوب و معشوق ازلی و ابدی را بر تکیه زدن به خانه عنکبوت سیاه رضایت ابلیس، ترجیح دادن، از آدمی موجودی فنا ناپذیر در خلد برین پروردگار کریم هستی بخش خواهد ساخت.

انسانی که رضای معبود خود را بر رضای نفس خویش، ترجیح داده و با مداومت بر این باور و عمل الهی، از شراب مستی فزای قرب و شهود رب الارباب عالم و آدم نوشیده است، هرگز نمیمیرد، او زنده ابدی است، چراکه رمز ورود به سرسرای جاودانگی خدا، رضاست؛ با رضای مقدس است که میتوان جود مقدس را در کمال خویش دریافت نمود و ابدیت جوادیت احدیت را در سرتاسر حیات، نوش و هوش کرد.


الگوی تمام عیار "رضا"، ابالحسن، اباالجواد، امام رضاست. او که دوستان و دشمنان از حضرتش راضی هستند. او که فرشتگان از شمایل و اخلاق و اعمالش رضایت دارند؛ او که خدا از او راضی بوده و او را هم راضی کرده است.

احمد بن أبی نصر بزنطی به امام جواد(ع) عرض کرد: گروهی از مخالفان شما گمان می‏ کنند که مأمون پدر بزرگوار شما را "رضا" لقب داده، آن هم بدین جهت که امام(ع) را برای پذیرش ولایتعهدی راضی کرده است. امام جواد فرمود: "به خدا سوگند! اینان دروغ می‏ گویند، بلکه خدا پدرم را "رضا" نامیده، چون که پسندیده خدا در آسمان بود و رسول خدا و أئمه هدی در زمین از او خشنود بودند"، بزنطی به امام گفت: آیا همه پدران گذشته تو پسندیده خدا و رسول و ائمه نبودند، فرمود: چرا. بزنطی پرسید: پس چرا تنها آن حضرت "رضا" نامیده شد، فرمود: "زیرا همان گونه که دوستان و موافقان وی از حضرت راضی بودند، دشمنان و مخالفان نیز از او راضی بودند. چنین ویژگی برای هیچ کدام از پدران حضرت وجود نداشت، و بدین سبب است که میان آنان، حضرت *رضا* نامیده شده است"(علل الشرایع، صدوق، جزء۱، ص۲۷۷، باب۱۷۲، ح۱)


اهالی وادی رضایت، در همه حال، شاکر و ثناگوی صاحب و مولای خویش اند؛ لب نمی گشایند مگر به حمد و سپاس؛ فکری از سرشان عبور نمی کند مگر به تشکر بی پایان از خدا و واسطه های فیض و لطفش؛ اهالی وادی رضایت، مطمئن و راضی به خواست آفریدگار خویش اند و همه چیز را زیبا می بینند، چه خوب قلمداد شود، چه بد به نظر برسد! چه در عزلت مدینه چه در غربت طوس یا کربلا! میخواهد نوزاد پیچیده در قنداق باشد یا عزیزدل صدپاره ای غلطیده در لجه خون!

رضا برضائک و تسلیما لامرک و لا معبود سواک یا غیاث المستغیثین


یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبَادِی وَادْخُلِی جَنَّتِی ﴿فجر/27-30﴾



لینک کوتاه این مطلب:

http://yon.ir/WNl3u