حجلــه عشـــــق
این سروده را در «ادامه» مشاهده بفرمایید...
حجله عشق
به تار زلف تو خورده گره دلم، هیهات،
که لحظه ای ز تو برگیرم این دل، آب حیات
قسم به عطر وجودت، رفیقِ باغ بهشت
که من به نزد تو جاریّ اَم از خودِ میقات
شمیم دلکش موی تو جام ربّانیست
مرا به حجلۀ عشق تو هست شاخه-نبات
گرفته بوی تنت را تمام پیکر من
توئی که مجمع حُسنی و گلشن حَسنات
قسم به قرص رُخِ ماهگونت ای ساقی
که نوش لعل لب توست عندلیب نجات
بیا و پلک بزن تا مرا به ضربِ نگاه
دوباره غم بتکانی چو آیه های برات
کلاس درس مرام تو هست دانشگاه
بیا که باز بیاموزم از تو علم و سوات!
نوای دلکش صوتت قناری دل من
به عمق قلب من از ریشه میزند ضربات
چه هست در بُنِ چشمت که میشوم مدهوش
به ناز غمزۀ مستت، به تیرهای نگات
تویی تو جلوۀ جادوئیِ خدای جلیل
رسد ز نخل سلوک الهی ات ثمرات
گلِ گلابِ گل اندامِ گندمین رخسار
به شمس روحِ منیرِ مُشَعشَعَت صلوات...
لینک کوتاه این مطلب:
http://yon.ir/ThrTm