توبه و بازگشت  1

خداوند چگونه تمام گناهان انسان را می بخشد؟... «ادامه مطلب»...



بخشش همه گناهان

 

شاید این پرسش ذهن شما هم بوده باشد: «در قرآن آمده است که " ان الله یغفر الذنوب جمیعا "؛ و چه حرفی مطمئن تر از قرآن که بدون هیچ شرطی اینچنین گفته شده است؛ برای آیه قرآن که نمیشود گفت این عبارت کامل نیست و باید با دیگر آیه ها از آن برداشت شود. آنچه دریافت می شود این است که رحمت خدا همه را میبخشد، اگرچه عدل، چیز دیگری را حکم میکند، ولی حرف خدا در قرآن که نمیشود نیاز به تکمیل کردن داشته باشد؟»

 

برای دریافت پاسخ این پرسش، در ابتدا مروری بر آیات مشتمل بر عبارت فوق – "إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً" - داریم و سپس به ترجمه، عنوان نتایج و تفسیر آن پرداخته و در نهایت با ارائه یک جمع بندی، به تبیین بیشتر و بهترِ این حقیقت مقدس می پردازیم.

 

آیات 49 تا 56 سوره مبارکه «زمر»:

فَإِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعانا ثُمَّ إِذا خَوَّلْناهُ نِعْمَةً مِنَّا قالَ إِنَّما أُوتیتُهُ عَلی‏ عِلْمٍ بَلْ هِیَ فِتْنَةٌ وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ(49)

قَدْ قالَهَا الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَما أَغْنی‏ عَنْهُمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ(50)

فَأَصابَهُمْ سَیِّئاتُ ما کَسَبُوا وَ الَّذینَ ظَلَمُوا مِنْ هؤُلاءِ سَیُصیبُهُمْ سَیِّئاتُ ما کَسَبُوا وَ ما هُمْ بِمُعْجِزینَ(51)

أَ وَ لَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ(52)

قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ(53)

وَ أَنیبُوا إِلی‏ رَبِّکُمْ وَ أَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَکُمُ الْعَذابُ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ(54)

وَ اتَّبِعُوا أَحْسَنَ ما أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَکُمُ الْعَذابُ بَغْتَةً وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ(55)

أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتی‏ عَلی‏ ما فَرَّطْتُ فی‏ جَنْبِ اللَّهِ وَ إِنْ کُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرینَ(56)

 

ترجمه آیات:

49) آدمى از آن روى که به پیروى از هواهاى نفسانى خوى گرفته و به نعمت ها و اسباب ظاهرى دنیا فریب خورده است، چنان است که وقتى گزندى به او مى رسد ما را خالصانه مى خواند، ولى آن گاه که از جانب خود نعمتى به او مى بخشیم مى گوید: این ثروتى که به من داده شده است، تنها به سبب دانشى است که من دارم. نه! چنین نیست، بلکه این وسیله آزمونى است، ولى بیشتر مردم نمى دانند.

50) کسانى که پیش از آنان بودند و ثروت و امکاناتى در اختیار داشتند نیز این سخن را گفتند، ولى آنچه به دست آورده بودند آنان را کفایت نکرد و از عذاب الهى نجاتشان نداد.

51) پس کارهاى ناروایى که انجام داده بودند، به صورت عذاب به آنان رسید، و از این مردمى که تو پیامبرشان هستى، نیز کسانى که با ارتکاب گناهان ستم کرده اند، کارهاى بدشان به صورت عذاب به آنان خواهد رسید و آنان هرگز نمى توانند خدا را ناتوان سازند.

52) آیا ندانسته اند که خداست که روزى را براى هر که بخواهد فراخ مى گرداند و بر هر که بخواهد تنگ مى گیرد؟ همانا در این امر براى مردمى که ایمان دارند، نشانه هایى از ربوبیّت خدا و یکتایى او در تدبیر جهان است.

53) بگو: اى بندگان من که با شرک یا ارتکاب گناهان دیگر بر خویشتن ستم کرده اید، مبادا از رحمت خدا ناامید شوید; چرا که خدا همه گناهان حتى شرک را در صورتى که توبه کنید مى آمرزد. همانا اوست که بسیار آمرزنده و مهربان است.

54) و پیش از آن که عذابِ آخرت بر شما در رسد، به سوى پروردگارتان باز گردید و توبه کنید و تسلیم فرمان او شوید، زیرا هنگامى که عذاب در رسد، دیگر شفاعتى در کار نیست و از سوى کسى یارى نخواهید شد.

55) و پیش از آن که عذاب، به طور ناگهانى و بى آن که متوجه باشید، بر شما در رسد، از نیکوترین حقایقى که از جانب خدا به سوى شما نازل شده است پیروى کنید.

56) اینها را به شما توصیه مى کنیم تا مبادا کسى در آن جهان بگوید: دریغا که در مورد حقوق خدا کوتاهى کردم; راستى من از مسخره کنندگان [ دین خدا ] بودم.

 

نتایج آیات:

49- همگان مورد آزمون پروردگار عالم واقع می شوند

50- مردود شدگان در آزمونهای الهی، به عذاب اعمال ناپسندشان دچار می شوند

51- این سنت الهی مربوط به زمانی خاص و قوم ویژه ای نیست و آیندگان نیز همچون گذشتگان محکوم به چشیدن نتایج اعمالشان هستند

52- همه چیز در دست خداست و از سوی او تدبیر می شود

53- نا امیدی از درگاه خداوند رحمان، معنایی ندارد، چراکه خداوند همه گناهان را می بخشد.

54- درِ توبه، تسلیم و بازگشت، همیشه و در همه حال به روی بندگان خدا باز است و تا قبل از مرگ، فرصت جبران و پاک شدن، وجود دارد؛ و پس از رحلت از دنیا، هیچ فرصتی برای استغفار وجود ندارد و دیگر هیچ شفیعی به کار کسی که توبه ننموده و خویش را اصلاح نکرده است، نخواهد آمد.

55- پیش از اتمام فرصت و مواجه شدن با نتایج شوم اعمال پلید و ناصواب، با تأسی از قرآن و حقایق ناب دینی، باید به فکر تسلیم، توبه و اصلاح بود.

56- روز قیامت، روز حسرت است و تنها کسانی در آن روز افسوس نخواهند خورد که در طول حیات خود، اوامر الهی را انجام داده اند و با اعمال شیطانی و نفسانی خویش، در واقع دین و فرمان خدا را به سخره نگرفته اند.

 

تفسیر مربوطه:

در این آیات راه بازگشت توأم با امیدوارى به روى همه گنهکاران گشوده شده است؛ زیرا هدف اصلى از همه این امور، تربیت و هدایت است نه انتقامجوئى و خشونت. خداوند کریم و بخشنده با لحنى آکنده از نهایت لطف و محبت آغوش رحمتش را به روى همگان باز کرده و فرمان عفو آنها را صادر نموده مى فرماید: «به آنها بگو اى بندگان من که بر خودتان اسراف و ستم کرده اید از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مى بخشد» که او بخشنده و مهربان است (قل یا عبادى الذین اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا).

دقت در تعبیرات این آیه نشان مى دهد که از امیدبخش ترین آیات قرآن مجید نسبت به همه گنهکاران است ، شمول و گستردگى آن به حدى است که طبق روایتى امیرمؤمنان امام على(علیه السلام) فرمود: در تمام قرآن آیه اى وسیعتر از این آیه نیست (ما فى القرآن آیة اوسع من یا عبادى الذین اسرفوا ...)

دلیل آن نیز روشن است زیرا:

1 - تعبیر به «یا عبادى» اى بندگان من! آغازگر لطفى است از ناحیه پروردگار.

2 - تعبیر به «اسراف» به جاى ظلم و گناه و جنایت نیز لطف دیگرى است .

3 - تعبیر به «على انفسهم» که نشان مى دهد گناهان آدمى همه به خود او باز مى گردد نشانه دیگرى از محبت پروردگار است همانگونه که یک پدر دلسوز به فرزند خویش مى گوید اینهمه بر خود ستم مکن !

4 - تعبیر به «لا تقنطوا» (مایوس نشوید) با توجه به اینکه «قنوط» در اصل به معنى مایوس شدن از خیر است به تنهائى دلیل بر این است که گنهکاران نباید از «لطف الهى» نومید گردند.

5 - تعبیر من «رحمة الله» بعد از جمله «لا تقنطوا» بیشترى بر این خیر و محبت مى باشد.

6 - هنگامى که به جمله «ان الله یغفر الذنوب» مى رسیم که با حرف تأکید آغاز شده و کلمه «الذنوب » (جمع با الف و لام) همه گناهان را بدون استثنا در بر مى گیرد سخن اوج مى گیرد و دریاى رحمت مواج مى شود.

7 - هنگامى که «جمیعا» به عنوان تأکید دیگرى بر آن افزوده مى شود امیدوارى به آخرین مرحله مى رسد.

8 و 9 - توصیف خداوند به «غفور» و «رحیم» که دو وصف از اوصاف امید بخش پروردگار است در پایان آیه جائى براى کمترین یأس و نومیدى باقى نمى گذارد.

آرى به همین دلیل آیه فوق گسترده ترین آیات قرآن است که شمول آن هر گونه گناه را در بر مى گیرد، و نیز به همین دلیل از امیدبخشترین آیات قرآن مجید محسوب مى شود.

و به راستى از کسى که دریاى لطفش بیکران و شعاع فیضش نامحدود است جز این انتظارى نمى توان داشت . از کسى که «رحمتش بر غضبش پیشى گرفته» و بندگان را براى رحمت آفریده، نه براى خشم و عذاب، غیر از این چشمداشتى نیست. چه خداوند رحیم و مهربانى و چه پروردگار پر مهر و محبتى!

در اینجا دو مسأله فکر مفسران را به خود مشغول ساخته که اتفاقا راه حل آن در خود آیه و آیات بعد نهفته است .

نخست اینکه : آیا عمومیت آیه همه گناهان حتى شرک و گناهان کبیره دیگر را فرا مى گیرد؟ اگر چنین است پس چرا در آیه 48 سوره نساء شرک از گناهان قابل بخشش استثناء شده است؟ «ان الله لا یغفر أن یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء»؛ خداوند شرک را نمى بخشد، اما کمتر از آن را براى هر کس که بخواهد مى بخشد.

دیگر اینکه : آیا این وعده غفران که در آیه مورد بحث آمده است مطلق است یا مشروط به توبه و مانند آن ؟

البته این دو سؤال به هم مربوط است. و پاسخ آن را در آیات بعد به خوبى مى توان یافت زیرا سه دستور در آیات بعد داده شده که همه چیز را روشن مى سازد:

«انیبوا الى ربکم»(به سوى پروردگارتان باز گردید) و «اسلموا له»(در برابر فرمان او تسلیم شوید) و «اتبعوا احسن ما انزل الیکم من ربکم»(پیروى کنید از بهترین دستوراتى که از سوى پروردگارتان بر شما نازل شده).

این دستورهاى سه گانه مى گوید درهاى غفران و رحمت به روى همه بندگان بدون استثنا گشوده است مشروط بر اینکه بعد از ارتکاب گناه به خود آیند، و تغییر مسیر دهند، رو به سوى درگاه خدا آورند، در برابر فرمانش تسلیم باشند و با عمل، صداقت خود را در این توبه و انابه نشان دهند، به این ترتیب نه شرک از آن مستثناست و نه غیر آن، و نیز مشروط بودن این عفو عمومى و رحمت واسعه به شرائطى غیر قابل انکار است.

و اگر مى بینیم در آیه 48 سوره نساء بخشش و عفو مشرکان را استثنا کرده در مورد مشرکانى است که در حالت شرک از دنیا بروند، نه آنها که بیدار شوند و توبه نمایند و راه حق پیش گیرند.

 

جمع بندی نهایی:

فردی نزد حکیمی می رود، و آن طبیب؛ پس از معاینه، خطاب به بیمار می گوید: «اگر همه داروهایت را سر وقت بخوری، مریضی ات درمان می شود و اگر به خوردن داروها در وقت آن پایبند نباشی، بیماری ات شدیدتر شده و میتواند خدای ناخواسته سبب شود که تو با مرگ یا دیگر لطمات جبران ناپذیر، دست و پنجه نرم کنی...»

آیا صحیح و منطقی است که بیمار از میان تمام حرفهای حکیمانه طبیب فقط به بخشی از سخنان وی اعتنا نماید و جملات او را تمام و کمال، پیگیری و اجرا ننماید؟!

مثلا آن بیمار، همین یک جمله را از میان انبوه کلمات طبیب بیرون بکشد و بدون توجه به جملات قبل و بعد، با همین عبارت، مدام خودش را گول بزند و از حقیقت و سعادت و سلامت، محروم نماید: «مریضی ات درمان می شود»!

آیا چنانچه با عدم مصرف به موقع داروها، مرگ سر برسد و یا بیمار با عوارض سختی روبرو شود، مسئولیت این نتایج شوم، به عهدۀ کسی به غیر از خودِ آن بیمار است که نخواسته تا تلخی موقت و گذرای دارو را به تلخی بی پایان و تحمل ناپذیر عذابها و سختی های رنج آور بیماری یا حتی سکرات موتِ بی بازگشت، ترجیح دهد!!

حالا حکایت این فرمایش سرشار از حکمتِ خداوندِ رحمت نیز همین است.

خالق متعال، در این آیات می فرماید: «اگر توبه کنید، تسلیم شوید و از فرامین الهی تبعیت کنید، همه گناهانتان آمرزیده می شود و اگر فرصت توبه و بازگشت را از دست بدهید و با همان حالِ گناه و عصیان بمیرید، دیگر نه هیچ شفیعی خواهید داشت و نه فرصتی برای جبران مافات، جز آنکه حسرتی بزرگ به سراغتان خواهد آمد و پشیمانی بی بازگشتی شما را احاطه خواهد نمود و از اینکه به دستورات و فرامین نسخۀ هدایتگر و شفابخش خالق حکیمتان عمل ننمودید، ضرر هنگفت و عذاب سختی را متوجه خویش خواهید ساخت.»

بنابر این، کلید لطف و مغفرت الهی با سه حرکت طلاییِ انسان که عبارتند از «توبه»، «تسلیم» و «تبعیت»، قفل زندان حضیض نفسانیت، جهالت، عصیان و حتی شرک را می گشاید و آدمی را با پایبندی به عوامل رشد و تعالیِ منبعث از آموزه های وحیانی، به شاهراه رهایی و سعادت پایدار و دست یابی به گنج مقدس حقیقت و هدایت، رهنمون می شود.

توبه و بازگشت  2



لینک کوتاه به این مطلب

http://b2n.ir/75484