قاب عشــــــــق
این سروده را در «ادامه» مشاهده بفرمایید...
قاب عشق
با تو بودن، لحظه هایی ناب می سازد گلم
عشق تو، دریا از این مرداب می سازد گلم
گل ندارد جلوه ای در پیش رخسارت عزیز
حور هم نقش تو را در خواب می سازد گلم
چشم و ابرو... لعل لبها... تار-تارِ زلف تو
عشق، از تو، قبلۀ آداب می سازد گلم
در نمازم سازِ طنازِ نیازت شد فراز
یاد پاکت، از دلم قلاب می سازد گلم
غوره بودم... کرد انگورم، نگارا وصل تو
کشمشم اینک! غمت تیزاب می سازد گلم
روز، چون مِهری و شب، ماهی... که یزدان هم ز تو،
گاه خورشید و گهی مهتاب می سازد گلم
قنج می افتد دلم... وقتی که می بینم تو را
یاد شیرینت دلم را آب می سازد گلم
آی لبخندت فریبا... عکس میگیرم؛ بخند :-)
حضرت ایزد برامان قاب می سازد گلم...