تو یعنی عشق؛ تو یعنی تقریر هستی بخش رحمت و محبت؛ تو یعنی زندگی؛ من عاشقت نباشم چه کنم؟!... «ادامه مطلب»...
هر کس به دلیلی از چیزی شکایت دارد، و هر فرد شکایتش را یا در دل، پنهان می دارد و بار سنگینش را به دوش می کشد؛ یا گلایه اش را به نزد کسی می برد؛ یا به درگاه پروردگارش عرضه میدارد.
شکایتهای یک انسان نیز، از ابعاد گوناگونی برخوردار است؛ اما شیرازه تمامی گلایه های انسانها یا مادی است و یا معنوی.
گاه شکایت آدمی، مسأله ایست که منشاء تمامی دردها و کاستی های زندگی اوست.
آنگاه شکایتی در این سطح و اندازه را باید به نزد کدامین قاضی و محکمه ببرد؟ به که بگوید تا آلامش آرام یابد؟
حقیقتا چه وجودی مهربان تر، عادل تر و عالم تر از خالق قادر متعال؛ چه مونسی دلنشین تر و مطمئن تر از پروردگار عالم و آدم.
بنابراین، با باری از اندوهها، دردها و بغض های در گلو خفته به پیشکاه مقدسش عرضه میداریم که:
اللهم إنا نشکوا الیک فقد نبینا وغیبۀ ولیّنا و قلۀ عددنا و کثرۀ عدوّنا و تظاهر الزمان علینا...
مهربان خدای ما
به تو شکایت می بریم از فقدان پیامبرمان
از نبودن جسم رحمۀ للعالمین در میانمان
از فقدان نبی مهربانی و پاکی و نور
از نبودن معلم اکبر بشریت و رسول اعظم خاتمیت
از فقدان او که نفس کشیدنش، روح بخش عالم خلقت بود و کلامش کلاس درس بی همانند انسانها
از نبودن آن وجود نازنینی که خلاصه همه خوبی ها بود و بهترین الگوی آدمیان «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسولِ اللهِ اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ... پیامبر خدا الگو و سرمشق نیکو و پسندیدهای برای شما است. (احزاب/21)»
از امیرالمومنین امام علی(ع) خواستند تا اخلاق پیامبر را وصف کند،
حضرت فرمودند: شما متاع دنیا را برای من بشمارید.
گفتند: نعمت های دنیا قابل شمارش نیست; چون قرآن می فرماید: (وَ إِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا)(ابراهیم/34)
امام(ع) هم فرمود:
شما متاع دنیا را، که قلیل است(قُلْ مَتَاعُ الدَّنْیَا قَلِیلٌ)(نساء/77)، نمی توانید بشمارید، من چگونه می توانم اخلاق محمّدی را، که قرآن از آن به «عظیم» یاد نموده است (وَإِنَّکَ لَعَلی خُلُق عَظِیم)(قلم/4) برایتان شمارش نمایم؟!
ولی همین قدر بدانید که اخلاق نیکوی تمام پیامبران به وسیله رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) تمام شد.
آن حضرت تمام اخلاق پسندیده را در خود جمع کرد؛ از این رو، فرمود: «اِنّی بُعِثتٌ لِاُتَمِمَّ مَکارِمَ اَلاخلاق»; من برانگیخته شدم تا اخلاق نیکو را تمام کنم.(سیره عملی اهلبیت علیهم السلام، ص29-30)
آری! محمـــــــد که صلوات خدا بر او و آل طاهرینش باد، تجلی عینی تمامی پندارها، گفتارها و کردارهای پسندیده و نیکوست و سرمشقی همیشگی برای آنهاست که به امر فطرت الهی خویش، دنیال سرچشمه زیبای انسانیت و کمال می گردند؛ رفتارهای بی بدیلی که توصیف هر یک از آن، طوماری هزاران سطر و صفحه است:
پاکی و آراستگی، زیبا سخن گفتن و نیکو غذا خوردن و آراسته لباس پوشیدن، ساده زیستی و قناعت، رفق و مدارا، نرم خویی و مهرورزی، عفو و گذشت، تواضع و فروتنی، محبت و کمک به همسر و خانواده، حکومت و سیاست، صداقت و درایت، حکمت و معرفت، تعلیم و تربیت، انسانیت و عبودیت و...