الحسین یجمعنا

دردها اگرچه ظاهری دلپسند ندارند اما میتوانند بهانه دلپسندی برای پیوند دلهای بیشماری باشند... «ادامه مطلب».....


بنی آدم اعضای یک پیکرند

که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار

دگر عضوها را نمانَد قرار

تو کز محنت دیگران بی غمی

نشاید که نامت نهند آدمی...

حال اگر،

اگر آن عضو، پدر بندگان خدا باشد چه؟

اگر آن عضو، همۀ هستی آفرینش باشد چه؟

اگر آن عضو، روح حیاتبخش دین و آزادگی باشد چه؟

اگر آن عضو، علت آب باشد، مهریه مادرش آب باشد و از او آب را دریغ کرده باشند چه؟

اگر آن عضو، اعضای بی گناه خانواده اش - از کودک شش ماهه تا برادر رشیدش - را جلوی چشمانش به طرز فجیع و دردناکی به شهادت رسانده باشند چه؟

اگر آن عضو، بر بدن غرق در تیر و قطعه قطعه شده اش اسبهای تازه نعل شده دوانده باشند چه؟

اگر آن عضو، سرِ از قفا بریده اش را بر نیزه کرده و در مجلس عیش و نوش بر لب و دهان قاری قرآنش خیزران نواخته باشند چه؟

اگر آن عضو، ناموس و اهل و عیال عزیز و ارجمندش را چون کنیزان و بردگان با دست و پای به غل و زنجیر بسته به اسارت بُرده باشند چه؟

اگر آن عضو..... باز هم بگویم یا همین اندازه تقریر رنج ناتمام، کافیست برای آنکه دردی مشترک همه وجودمان را تسخیر کند؟

برای آنکه قرار از کف بدهیم برای وجودش؟

برای آنکه سر از پا نشناسیم برای بزرگداشت یاد و عظمت انقلاب و ایثارش؟

برای برپایی کنگره ای به وسعت همه شیعیان و آزادگان عالم؟

برای برگزاری اجتماعی به پهنه تمامی دلهای عاشق و بیتاب وصالش؟

 

کیست که دلش برای وطنش نتپد و خونش را برای حراست از ناموسش ندهد؟

کیست که معتقد باشد که حب به خاک، با عشق به پسرِ پدرِ خاک، در یک سینه نگنجد؟

اگرچه دردهای مام میهن، درد همه ایرانی هاست، و قطعا همه ما را با هر عقیده و فکر و مذهبی با یکدیگر مجتمع میکند

اما

رنجهای بیشمار و دردهای بی پایان پدر ایثارگر و از جان گذشته شهید شرف و حریت و آرمان و مذهبمان، خون غیرت هر انسان آزاد اندیشی را از هر ملیت و کشوری به جوش آورده و این جوشش الهی و حرارت مقدس، دلهای بیقرار معرفت و انسانیت را با هر اندیشه و عمل و باوری به یکدیگر پیوندی ناگسستنی می دهد.

پیوندی از سرتاسر این کرۀ خاکی؛ آن هم به مثابه یک پیکر متحد و واحد که با تمام اعضا و جوارحش فریاد عشق سر می دهد:

♡♡♡ الحسین یجمعنا ♡♡♡




لینک کوتاه این مطلب:

http://yon.ir/zVkHB